از جمله دلایل قابل ذکر دیگر این است که آشنایی کودک با والدین بیولوژیکی خود میتواند بار مسئولیت جدیدی در قبال او بر دوش والدین ژنتیکی اش قرار دهد. این مسئولیت میتواند از جهت مواجه شدن آن ها با سوالات متعدد کودک در رابطه با منشأ ژنتیکی خود باشد. علاوه بر این، چنانچه فرد دهنده صاحب فرزندانی هم باشد، در صورت چنین مواجهه ای لازم است که فرزندان خود را هم در رابطه با موضوع توجیه نماید که این امر میتواند باعث اختلال در روابط خانوادگی آن ها شود. بنابرین، عدم بیان حقیقت اهدایی بودن گامت به کودک در سلب هر نوع مسئولیت از والدین ژنتیکی در قبال کودک مؤثر خواهد بود.
دلایل فرهنگی و مذهبی نیز انگیزه برخی دیگر از طرفداران این نظریه را کتمان حقیقت فرایند درمانی از فرزند حاصل است. به عبارت دیگر والدین گیرنده نگران اند که اظهار این حقیقت از سوی کودک به دیگران، به دلایل مذهبی یا فرهنگی باعث منزوی شدن کودک در محیط های اجتماعی شود. دلیل دیگری که برخی از والدین برای عدم اظهار نحوه ی بارداری کودک به او مطرح میکنند، این است که آن ها تمایل دارند انجام این اقدام درمانی را به فراموشی بسپارند چرا که پدر و مادر گیرنده معتقدند که آن ها والدین حقیقی کودک هستند و بنابرین دلیلی ندارد با بازگو کردن این مطلب به کودک خود زمینه به خاطر آوردن مجدد فرایند درمانی را فراهم نماید. از طرف دیگر، مخالفان افشای راز اهدا معتقدند که این امر موجب کاهش تعداد اهدا کنندگان می شود. درضمن این مسئله میتواند باعث بروز هیجانات روحی نامناسب در صورت عدم تطابق انتظارات اهدا کننده و کودک حاصل شود. پس بهتر است از روش ناشناخته و عدم افشای راز استفاده شود. آن ها اظهار میکنند که با توجه به مسائل ذکر شده تنها در صورتی باید این راز افشا شود که عدم افشای آن موجب ایجاد مشکلات جسمانی برای کودک گردد. [۹۴] از جمله دلایل طرفداران عدم افشای راز به دیگران عبارت است از: ترس از ناتوانی دیگران در فهم مسئله، خصوصی بودن موضوع اختلالات باروری، پیشگیری از ایجاد سردرگمی دیگران در تشخیص مادر حقیقی کودک، ترس از قرار گرفتن والدین گیرنده در جایگاه حاشیه ای و فرعی به دلایل فرهنگی و مذهبی، در فرانسه بی نام بودن نیز از شرایط اهدای گامت است، یعنی نام دهنده و گیرنده باید مجهول باشد. برابر ماده ۸-۱۶ قانون مدنی فرانسه «… نه اهدا کننده میتواند هویت دریافت کننده را بشناسد و نه دریافت کننده هویت اهدا کننده را» (ر.ک: ماده ۵- ۱۲۱۱ قانون سلامت عمومی فرانسه) در برخی از کشورها مانند سوئد این شرط دیده نمی شود. در فرانسه نیز این مسئله محل بحث زیاد بوده است: خصوصاًً در رد آن گفته اند که مخالف ماده ۷ کنوانسیون حقوق کودک است که به طفل حق میدهد پدر و مادر خود را بشناسد. در پاسخ گفته اند: مقصود ماده ۷ کنوانسیون پدر و مادر بیولوژیکی نیست بلکه پدر و مادر قانونی است که برای دریافت کنندگان گامت یا جنین هم صدق میکند. همچنین این شرط بر اساس مصلحت طفل، به ویژه از دیدگاه روانشناسی، مورد انتقاد واقع شد. زیرا چه بسا طفل از این وضعیت دچار ناراحتی روانی خواهد شد به طوری که تعدادی از فرزندخواندگان با ناراحتی به جستجوی پدر و مادر واقعی خود می پردازند.
با وجود این نظر غالب حقوق دانان بر مکتوم ماندن اهدای گامت بوده که مورد قبول قانونگذار نیز واقع شده است. دلیل اصلی طرفداران این نظر آن است که افشای هویت اهدا کننده برای وی که اغلب با انگیزه ی خیرخواهی و نیکوکاری اقدام به اهدای گامت میکند و به هیچ وجه خواهان طفل نیست ناراحت کننده و بازدارنده است. به هر حال قانونگذار فرانسه برای این شرط ضمانت اجرای کیفری تعیین کردهاست. و در عین حال محدودیت هایی برای آن قائل شده است: از یک سو باید اطلاعات مفید درباره ی اهدا کننده به مقامات بهداشتی ذیربط داده شود و از سوی دیگر در صورت ضرورت درمانی، پزشک میتواند به اطلاعات پزشکی راجع به اهدا کننده که مشخص کننده ی هویت او باشد دسترسی پیدا کند[۹۵]
مبحث دوم : اهدای شناخته شده و دلایل موافقان افشای راز اهدا به کودک و دیگران
یکی از دلایل مطرح در این زمینه نگرانی والدین در مورد منشاء ژنتیکی کودک است، چرا که ساختار ژنتیکی ممکن است موجب اختلال شخصیتی یا جسمانی کودک گردد . از طرف دیگر، عدم تشابه ظاهری و جسمی کودک و والدین ممکن است برای خود کودک یا اطرافیان سؤال بر انگیز شود و والدین را مجبور به افشای راز اهدا برای کودک نماید . درضمن تمایل به وجود رابطه ژنتیکی بین دهنده و گیرنده از دلایل دیگر انتخاب دهنده شناخته شده است .
از طرف دیگر، اطلاع از منشاء ژنتیکی کودک در تامین سلامت جسمی وی مؤثر است، چرا که در صورت نیاز کودک به هر گونه مداخله پزشکی اساسی و اورژانسی (از جمله پیوند) شناخت منشاء ژنتیکی وی و یافتن فرد دارای تشابه ژنتیکی، ضروری میباشد . یکی از دلایل دیگر والدین جهت انتخاب این روش، اعتماد آن ها به توانایی باروری و نیز سلامت جسمانی اهدا کننده با توجه به تجربه های موفق قبلی باروری وی است که میتواند تا حد زیادی موفقیت عملی روند درمانی را تضمین نماید. وجود محدودیت زمانی برای برخی از زوجهای نابارور نیز گاهی به عنوان دلیل انتخاب اهدا کننده شناخته شده مطرح می شود چرا که برای نمونه زوجین مسن تر ترجیح میدهند که با انتخاب شخص اهدا کننده زمان لازم جهت انجام فرایند درمان را به حداقل برسانند. از طرف دیگر، برخی از والدین تمایل دارند که منشاء ژنتیکی کودک خود را به وی اعلام کنند. از این رو، داشتن اطلاعا ت بیشتر در مورد دهنده برای این افراد لازم به نظر میرسد. توجه به این مطلب که دهندگان حتی در صورت شناخته شده بودن، بر مبنای قانون اغلب کشورها، هیچ گونه حقی در مورد فرزند حاصل ندارند، نگرانی والدین را از جهت دخالت آن ها در پرورش کودک خود بر طرف می کند[۹۶] . از جمله مهم ترین دلایلی که زوجهای موافق با این نظریه بیان میکنند، عدم دلیلی قانع کننده برای کتمان حقیقت و تمایل آن ها به ایجاد روابط صادقانه و شفاف بین اعضای خانواده است . از سوی دیگر، به عقیده آن ها بیان این حقیقت که آن ها به رغم وجود موانع و مشکلات فراوان، خواهان متولد شدن کودک بوده اند و در این راه سختیها و مشکلات زیادی را بر خود هموار کردهاند میتواند میزان علاقه مندی آن ها به کودک خود را بیشتر نشان دهد و نقش مؤثری در تحکیم روابط عاطفی بین اعضای خانواده داشته باشد.
از دیگر دلایل طرفداران این نظریه این است که مخفی نگه داشتن یک راز در محیط خانواده برای همیشه امری خطرناک و غیر ممکن به نظر میرسد، چرا که شرایط متفاوتی ممکن است به وجود بیاید که موجب افشای راز گردد؛ از جمله :
۱) جدایی والدین
۲) فوت یکی از والدین
۳) نیاز فرزند به شناخت منشاء ژنتیکی در صورت بروز بیماریهای خاص