ج : MTO – در این روش سفارش مشتری سبب ایجاد جریان مواد و اطلاعات در زنجیره می گردد و محصول ساخته شده و مواد اولیه انبار نمی شود.
د : ATO [۲۳]: در روش مونتاژ برای سفارش، هسته اصلی مونتاژ برای اکثر محصولات یکسان میباشد و فقط تغییر در دیگر اجزا مونتاژ نهایی ممکن میباشد.
بسته به نوع تقاضای مشتریان، بررسی حجم سفارشات و نوع بازار، شرکتها یکی از استراتژی های فوق را بکار میبندند.
شکل۲-۵، استراتژی های فوق را در طول زنجیره تامین نمایش داده است. [۶]
شکل ۲- ۵ : موقعیت بررسی سفارش مشتری
تولید بر اساس پیش بینی
تولید براساس سفارش مشتری
نقطه بررسی سفارش مشتری
-
- یکپارچه سازی زنجیره تامین
یکی از اهداف مهم مدیریت زنجیره تامین یکپارچه سازی است. شتادلر[۲۴] [۲۰] اعتقاد دارد یک زنجیره تامین با ترکیب حرکت کالا با جریان اطلاعات مالی و عملیاتی بین طرفین مربوطه یکپارچه می شود. در روند سیر تکاملی صنایع تولیدی، برخی کارخانجات پیشرو به این نتیجه رسیدند که اگر تنها به نگرش های سنتی مدیریت زنجیره تامین وابسته باشند فروش آنها طبق انتظارات سوددهی نخواهد داشت.
سورین[۲۵] [۲۱] معتقد است شرکت ها هم اکنون تاکید بیشتری بر سیستم ها و تکنولوژی اطلاعات برای کمک به بهبود عملکرد شبکه زنجیره تامین دارند.
در جواب این سوال که چگونه می توان به یک زنجیره تامین موفق دست یافت باید گفت که تشریک اطلاعات و برنامه ریزی عملیاتی، کلیدهای موفق در زمینه یکپارچه کردن زنجیره تامین هستند.
اما چه اطلاعاتی باید به مشارکت گذارده شود؟
چگونه باید بکار برده شود؟
چگونه اطلاعات، طراحی و عملیات زنجیره تامین را تحت تاثیر قرار می دهد؟
در نهایت اینکه چه نوعی از یکپارچه سازی باید اجرا شود؟
سیستم ها و دانش فنی اطلاعات یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت زنجیره تامین کارا می باشد. در حقیقت سرمایه گذاری روی مدیریت زنجیره تامین از طریق فرصت هایی که از تحلیل دقیق و پیچیده اطلاعات زنجیره حاصل می شود، صورت می پذیرد. اولین مساله ای که در رابطه با اطلاعات در مدیریت زنجیره تامین وجود دارد این نیست که چگونه اطلاعات کسب شود بلکه این است که چه اطلاعاتی باید منتقل شود، چه اطلاعاتی برای زنجیره تامین مهم هستند و کدام می توانند بدون هیچ مشکلی نادیده گرفته شوند، چگونه اطلاعات باید تجزیه و تحلیل شوند و چگونه بکار برده شوند، اثرتکنولوژی اطلاعات در این زمینه چیست،چه ساختاری در درون سازمان های زنجیره باید وجود داشته باشد و چه ساختاری در بین سازمان های زنجیره تامین باید وجود داشته باشد، در نهایت اینکه آیا به سیستم ها و تکنولوژی اطلاعات می توان به عنوان ابزاری اصلی جهت کسب مزیت های رقابتی در بازار نگاه کرد.
مدیریت زنجیره تامین کارا زمانی موفق است که بتواند نیازهای مشتری را بطور کامل برآورده ساخته و برای او ارزش ایجاد کند و در عین حال سود درازمدت شرکای تجاری را تضمین نماید. در حقیقت، هدف ایجاد یک موقعیت برنده- برنده می باشد. شراکت در زنجیره تامین در حقیقت رابطه ای است که بین دو عضو مستقل در کانال های تامین از طریق به اشتراک گذاشتن اطلاعات در سطوح مختلف جهت دستیابی به اهداف و منافع خاصی از جمله کاهش هزینه های کلی و موجودی ها شکل داده می شود.
منتزر[۲۶] [۲۲]معتقد است زنجیره ارزش شبکه ای از مراحل است که فعالیت هایی را برای ایجاد ارزش افزوده انجام می دهند. این مجموعه در عین مشارکت سعی در کنترل عدم قطعیت و تهدیدها در سطوح مختلف زنجیره دارد. او این نوع مشارکت بین سازمانی را همکاری کانال و یا برون سپاری استراتژیک می نامد. او معتقد است که بقا در بازار رقابت جهانی، دیگر به استراتژی باز وابسته نیست بلکه به توانایی شرکت در مقابله با شرایط متغیر و عدم قطعیت در هر دو طرف ( شرکای بالا دستی و پایین دستی ) بستگی دارد و این امر مستلزم بازنگری در مدیریت بین سازمانی با بهره گرفتن از ابزار تکنولوژی اطلاعات می باشد. [۳ ]
-
- عوامل سوق دهنده سازمان ها بسوی مدیریت زنجیره تامین
- نیاز برای فعالیت های بهبود
در طی دهه اخیر بسیاری از سازمانها عملیات های خود را با فعالیت هایی از قبیل تولید ناب[۲۷] و مدیریت کیفیت فراگیر[۲۸] سازگار کرده اند .در نتیجه آنها قادر بودند تا به بهبود کیفیت دست یابند. بهبود کیفیت باعث افزایش هزینه های تولید می شود، و سازمانها سعی می نمایند از طریق استفاده از مدیریت زنجیره تامین این هزینه ها را کاهش دهند . گرچه هنوز فرصت های بهبود برای بسیاری از سازمانها موجود است و سودهای اصلی محقق شده است، اما هنوز فرصت های زیادی در تدارکات، توزیع و حمل و نقل در زنجیره تامین می تواند ایجاد شود.
- افزایش سطح برون سپاری
سازمانها در حال افزایش میزان برون سپاری خود می باشند، آنها خرید کالا و خدمات را بجای تولید و تهیه آنها بوسیله خودشان ،در دستور کار قرار داده اند . همانطور که برون سپاری در سازمان ها افزایش می یابد ،سازمانها فعالیت های مربوط به تامین و تدارکات را (انبار ، حمل و نقل ،تحویل و…) افزایش می دهند . هر چند که هزینه و زمان صرف شده بر روی این فعالیت و سایر فعالیت ها ممکن است غیر ضروری باشد .
- افزایش هزینه حمل و نقل
هزینه حمل و نقل در حال افزایش است و نیاز است تا با دقت بیشتری مدیریت گردد .
- فشارهای رقابت
فشار رقابت منجر به افزایش تعداد محصولات جدید ، کوتاه شدن چرخه توسعه محصول و افزایش سفارشی سازی[۲۹] کالاها و خدمات شده است . در بسیاری از صنایع ، به خصوص صنایع الکترونیک مصرفی، چرخه عمر محصولات کوتاه است . لذا بکارگیری مدیریت زنجیره تامین سازوکاری مناسب جهت پاسخی سریع برای کوتاه کردن زمان های تاخیر می باشد .
- افزایش جهانی شدن
گسترش جهانی شدن منجر به افزایش طول فیزیکی زنجیره تامین شده است .در یک زنجیره تامین جهانی چالش های مدیریتی زنجیره تامین افزایش می یابد .فاصله زیاد میان مشتریان و تولید کنندگان سبب طولانی تر شدن زمان تاخیر و همچنین افزایش زمینه هایی جهت بی نظمی ها در تحویل می شود . به همان میزان که در پول و واحدهای پولی اختلاف وجود دارد در زبان و فرهنگ نیز اختلاف وجود دارد .
- افزایش اهمیت تجارت جهانی
افزایش اهمیت تجارت الکترونیک ابعادی را به خرید و فروش اضافه نموده و چالش های جدیدی را ارائه نموده است .
- پیچیدگی زنجیره های تامین
زنجیره های تامین پیچیده و پویا می باشند .آنها دارای عدم اطمینان ذاتی بالایی می باشند و می توانند به طور نامناسبی بر زنجیره تامین اثر بگذارند ، همانند : پیش بینی های غیر دقیق، تحویل همراه با تاخیر ،کیفیت زیر استاندارد ، تجهیزات از کار افتاده و تغییر یا لغو کردن سفارشات .
- نیاز برای مدیریت موجودی ها
نقش موجودی ها ، نقش اصلی در موفقیت یا شکست زنجیره تامین است . از این رو هماهنگی میزان موجودی در سرتاسر زنجیره تامین حائز اهمیت است . کمبود منابع می تواند از لحاظ زمانی جریان کار را به شدت متلاشی نماید و تحقق تولید محصول را به تاخیر اندازد در حالی که موجودی اضافی نیز سبب ایجاد هزینه های غیر ضروری می گردد . نباید موجودی در بعضی از قسمت های زنجیره تامین با کمبود مواجه گردد و یا در بعضی قسمت های دیگر مازاد موجودی وجود داشته باشد. [۳]