مانع نشوز :
نشوز باعث سقوط نفقه می شود و حال موانعی وجود دارد با وجودی که زوجه مرد را تمکین نکند موجب ساقط نشدن نفقه نمی شود و برزمه مرد میباشد مراد از آن ( مانع مشروع ) عذرهای شرعی از قبیل حیض ، نفاس روزه واجب و یا هر گونه عمل جراحی که وقت آن مضیق باشد یا کسالتی که پزشک او را از آمیزش ممنوع ساخته است و تکلیف مرد به دادن نفقه زوجه میباشد[۱۸۰] .
۳-۴-نشانه های نشوز زن :
هر پدیده ای که روی میدهد یک سری علائم و نشانه های را به دنبال دارد که از جمله نشانه های ناشزه شدن زن می توان موارد ذیل را اشاره کرد :
۱-با مرد ترشرویی می کند و در واقع بی احساس می شود و توجهی به خواسته های و نیازهای زوج نمی کند .
۲-برای شوهرش ارزشی قائل نمی شود به طوری که در برابر دیگران به او بی احترامی می کند .
۳-به زوج دروغ میگوید و بدون اذن اواز خانه خارج می شود .
۴-با او درشت سخن میگوید و نشاط و سرور ندارد ( به بهداشت خود نمیرسد ان چیزهایی که مایه ی تنفر زوج است از خود دور نمی کند [۱۸۱])
به طور کلی هر چیزی که مایه تنفر زن نسبت به مرد میباشد را شامل می شود .
۴-۴-قلمرو نشوز زن :
چنانچه زوجه ای ناشزه شود حدود و قلمرو نشوز زوجه تا چه حدی میباشد ؟
چنانچه زوجه ای کارها را انجام ندهد اما نیز شوهرش را در امور مربوط به مسائل زناشویی برآورده سازد ناشزه محسوب نمی شود پس نشوز زمانی صورت میگیرد که زوجه از ادای وظایف زوجیت امتناع نماید[۱۸۲]
که ماده ۱۱۰۸ ق . م به این امر اشاره نمود و در مورد ادای وظایف زناشویی اشاره کرده و در این حالت زن مستحق نفقه نخواهد بود[۱۸۳] .
هر گاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود .
اگر زوجه ای در فراش مطیع زوج بود و هر کجا زوج خواست با او سکنی گزید ولی در سخن درشت و در صورت عبوس و در امور بسیاری با او عناد ولج بازی کرد چنانچه که اکثر زنان این طورند آیا نفقه زوجه ساقط است یا نه ؟
جواب اگر زوجه در فطرت تند خووبا تمام مردم حتی پدر و مادرش نیز همین طور باشد ناشزه محسوب نمی شود اما اگر در طبیعت چنین نباشد و با همه مردن به جز شوهرش حسن معاشرت داشت ناشزه محسوب می شود و حق نفقه ندارد و مرد نسبت به نفقه او تکلیفی ندارد [۱۸۴].
واکنش در برابر نشوز زن :
چنانچه زوجه ناشزه شود در برابر نشوزش واکنش هایی وجود دارد که در قرآن به برخورد با زن ناشزه اشاره شده است که در ذیل به آن اشاره شده .
الرجال قوامون علی النساء … والتی تخافون نشوز هن فعطو هن واهجرو هن فی المضاجع واضربو هن فاء ن اطعنکم فلا تبغوا علیهن سبیلا ان الله کان علیا کبیرا [۱۸۵].
مردان سرپرست زناننده پس زنان درستکار فرمان بردارند و به پاس آنچه خدا (برای آنان ) حفظ کرده اسرار (شوهران خود ) را حفظ میکنند و زنانی که از نافرمانی آن ها بیم دارید (نخست ) پندشان دهید و (بعد) در خوابگاهشان از ایشان دوری کنید و اگر تاثیر نکرد آنان را بزنید پس اگر شما را اطاعت کردند (دیگر ) برآنها هیچ راهی ( برای سرزنش ) مجویید که خدا والای بزرگ است .
در تفسیر این آیه واکنش در برابر نشوز زن بیان شده است .
نشوز به معنای عصیان و سرکشی از انجام وظایف و حقوق دیگری است و مراد از خوف نشوز علائم آن به تدریج پیدا شود و معلوم شود که خانم میخواهد ناسازگاری کند . هر کسی بخواهد کسی را کیفر کند از مرحله و درجه ضعیف به درجه شدیدتر می رود که (س مرحله را بیان کردهاست ) در ابتدا موعظه و اندرز دهید چنانچه این روش مؤثر واقع نشد در بستر از او قهر کنید و از او دوری گزینید تا احساس تنهایی نماید و در مرحله ی بعد او کتک بزنید و در حدیثی بیان شد که او را با مسواک بزنید و از سیاق آیه فهمیده می شود [۱۸۶]همانا این ها برای آن است که انزجار و خشم خود را از رفتار او اعلام دارد و یک زن معمولی به این اندازه عقوبات و تنبیه می شود و برشوهر واجب است که از این اندازه فراتر نرود و باید بداند که خدا بزرگتر است [۱۸۷].
بر اساس نظر فقها و آیه قرآن در برابر نشوز زن سه نکته یا مرحله به چشم میخورد .
۱-باید او را نصیحت کرد و او را از خود بترسانید .
۲-چنانچه مرحله پیش مؤثر واقع نشد ازرختخواب او دوری کنید به این معنی که در یک بستر بخوابند اما پشت به او باشد و یا اینکه بسترجدا نماید .
۳-او را کتک بزند به نحوی که موجب خونریزی یا زخم شدید نشود[۱۸۸] .
۶-۴-نشوز مرد :
امام خمینی (ره) بیان میکند که هر یک از زوجین نسبت به یکدیگر حقوق و وظایفی دارند هر چند که در ماده های قانونی نشوزرا خاص زوجه قرار داد ه اند و این عنوان را برای مرد اطلاق نکرده اند اما چون هر دو در قبال یکدیگر حقوق و مسئولیت هایی دارند فقها آن را برای هر دو (زن و مرد ) اختصاص دادهاند و
-
- ۱٫موسوی، بجنوردی، سید محمد، حقوق خانواده(۱)، تهران: مجد، ۱۳۸۶٫ص ۲۹۴ ↑
-
- ۲٫فراهیدی،خلیل،کتاب العین،مؤسسه دارلهجره،چاپ دوم۱۴۰۹ ق،ص ۱۷۷ ↑
-
- ۳٫فرهنگ فارس عمید، ۲جلدی ، جلد دوم، ص ۱۹۱۳ ↑
-
- ۴٫ شریف، علی، نفقه و تمکین در حقوق خانواده، بیجا، بشارت، ۱۳۷۶،ص۲۹ ↑
-
- ۵٫ البصری، عارف، نفقات الزبصر فی التشریع الاسلامی، بیروت: الدارالاسلامیه، ۱۴۱۲ه.ق/۱۹۹۲م،ص ۱۵ ↑
-
- ۶٫کمالالدین امام، محمد، الزواج و الطلاق فی الفقه الاسلامی، بیروت: مؤسسه الجامعیه الدراسات و النشر و التوزیع، ۱۴۱۶ ه.ق/ ۱۹۹۶ م،ص۱۲۹ ↑
-
- ۱٫موسوی بجنوردی، همان ،ص ۲۹۵ ↑
-
- ۲٫ صفایی، سید حسین، امامی،، اسدالله، مختصر حقوق خانواده، تهران، نشر دادگستر، چاپ دوم، ۱۳۷۸، ص ۳۹۳٫ ↑
-
- ۳٫ کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی خانواده، تهران، بهمن برنا، چاپ پنجم، ۱۳۷۸، ص ۱۸۷٫ ↑
-
- ۴٫فرهنگ فارس معین ص ۴۷۷۷ ↑
-
- ۱٫ امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، کتابفروشی اسلامیه،۱۳۶۶٫ص ۴۳۴ ↑
-
- ۲٫ کاتوزیان، ناصر ، حقوق خانواده ، شرکت انتشار، تهران، ص ۱۶۱ ↑
-
- ۳٫شرایح الاسلام محقق حلی ، جلد ۲ چاپ ۴ ، ترجمه فارسی ، ص ۷۲۳ ↑
-
- ۱٫ طباطبایی،محمدحسین،المیزان ،ج۳،ترجمه محمد باقر مولوی همدانی،ص ۳۶۰ دفتر انتشارات تبلیغات اسلامی،چاپ پنجم،قم ۱۳۷۱ ↑
-
- ۱٫سوره بقره آیه ۲۳۲ ↑
-
- ۲٫سوره طلاق آیه ۶ ↑
-
- ۱٫ ارشدی علی یار، نفقه زوجه در حقوق ایران ، انگلیس ، هند ،ص ۲۰ ↑
-
- ۱٫البصری، همان،ص ۳۴ و کمالالدین امام، همان، ۱۳۱٫ ↑
-
- ۲٫همان، ۳۴ ؛ همان، ۱۳۱ ↑
-
- ۳٫ طباطبایی،محمدحسین همان،ص۳۰۴ ↑
-
- ۴٫قدر متیقن آن در بین اقوال فقها در صورت عدم خروج از خانه بدون اذن شوهر است.
↑
- ۴٫قدر متیقن آن در بین اقوال فقها در صورت عدم خروج از خانه بدون اذن شوهر است.