درآغاز سدۀ هفدهم سنت تنفر از زنان دراروپا همچنان موجب حملاتی شدیدبرضد سالمند می شد این حملات مخصوصأ در نوشته های شاعر وداستان نویس اسپانیایی کووه ودو (Quevedo) باشدتی خاص مشاهده می شود.اودرمورد سن زنان پیراغراق میکند و در مورد یک زن سالمند چنین می نویسد)اوشش هزار سال از اهرم مصر پیرتر است وبرای شمردن سالیان عمر وی از آغاز تا انتها به واحدهای شمارش برپایه هزار نیاز است)
درسدۀ هجدهم ونوزدهم اروپا دچار تحول ودگرگونی شده تغییرات عظیمی که در این سده صورت گرفت تأثیر عمیقی بروضع سالمندان وبرتفکرواندیشه حامله ازکهنسالی باقی گذاشت.نخستین مطلبی که در این زمینه قابل ذکر است،افزایش فوق العاده جمعیت درکشورهای اروپایی بود.نتیجه این افزایش آن بود که حداقل دربرخی ازطبقات اجتماعی برشمارمردان سالمند افزوده شده این رشدهمراه باپیشرفت های علمی موجب شد تا دانش واقعی جای افسانه های مربوط به کهنسال را اشغال کند.این دانش نیز برای علوم پزشکی امکان مراقبت ومعالجه سالمندان رافراهم آورد.[۸]
این بدان مفهوم نیست که به طورکلی برای سالمندان شرایط مناسب ترزیستن فراهم آورده بود.برعکس بسیاری از سالمندان قربانی تکامل اقتصادی می شدند که درسراسر این سده پدیدار گردید.درانگلستان با اعمال قانون محصور کردن زمینهای عمومی عده فراوانی ازمردم روستانشین به فقر وتنگدستی گرفتار شدند وناگزیر مناطق روستایی راازجمعیت خالی کردند.این دگرگونی آثار وخیمی رابرای سالمند داشت بابالا رفتن سن کارگران ازهمراهی با دگرگونیها ناتوان بودند.حکومت ناسیونال سوسیال آلمان افراد مسن را دهان های زائد نام گذاشته بود.انگلستان وفرانسه شاهدرشد شدیدی درشمار مردمان سالمند بینوا ومسکین وسرگردان بود نه درانگلستان ونه درفرانسه هرگز شرایط زندگی سالمندان به دشواری نیمه دوم سدۀ نوزدهم نبود.درسدۀ بیستم شهری شدن جوامع ادامه یافت ویکی از آثار آن به صورت برچیده شدن خانوارهای پدرسالار تجلی کرد.تحول مثبت درادبیات این سده بود که پیری را بسیار واقع بینانه ترازگذشته موردنظر قراردادونه تنها وضع سالخوردگان گروههای مرفه اجتماع اشراف-سوداگران ثروتمند،مالکان وکارخانه داران رامورد توجه قرارداردکه به سالمندان طبقه پایین وتحت استثمار نیزعنایت داشت.برعکس،گروه حاکم برای توجیه بی تفاوتی خودنسبت به سرنوشت تعدادبسیارزیادی سالمند،نادار وفقیر،ناچاربه کاهش اهمیت قضیه میشوند.[۹]
از پدیده های زمان که پیشرفت آن به طریق مطمئن صورت میگیرد ونتایج زیادی رادرخود پنهان دارد،امرکهنسال شدن جمعیت است و ازطرفی همه مردم می دانندسرنوشت سالمندان درایران وجهان به غیرازگروه های محدودی که در طبقات ویژه ای از جوامع زندگی میکنند.درزمان مابسیار تاثیرگذار است تا حدود زیادی این گروه حاکم است که پایگاه سالمندان رابه آنان تفویض میکند.درزندگی خصوصی هم فرزندان ونواده های آنان بیشترین نقش رادارند.
گفتاردوم:گذری تاریخی بر برنامه های سازمانهای بینالمللی ومنطقه ای درباره سالمندان
ازاواخر دهه ۱۹۷۰ تعدادی از دانشمندان ومتخصصان از رشتههای مختلف نظیر جامعه شناسان،روان شناسان،روان پزشکان،پیری شناسان،مددکاران اجتماعی،جرم شناسان و…به بررسی ومطالعه بر روی سالمند آزاری،علل وراه های پیشگیری از آن پرداختهاند وبه دنبال این تلاشها با برگزاری چندکنفرانس وصدور توصیه نامه درمورد این موضوع ،دربرخی ازنهادها وسازمانهای منطقه ای وبین المللی بویژه شورای اروپا وسازمان ملل متحد به تلاشهای شان جنبه جهانی بخشیده اند بهترین آن ها عبارتند از:
۱-طرح بینالمللی اقدام درموردسالمندان:که اولین سندبین المللی درمورد سالمندان میباشد وهدایتگر اندیشه وتدوینسیاست ها وبرنامه ها درمورد سالخوردگان به شمارمی رود این سند که در سال ۱۹۸۲ مورد موافقت مجمع عمومی ملل متحد(قطعنامه ۵۱/۳۷) قرارگرفت بیش تردرهمان سال درمجمع جهانی برای سالمندان درشهر وین اتریش پذیرفته شده بود.به احترام شهر اجلاس مجمع،این سند را گاه (طرح وین) می خوانند اما به تازگی برای تأکید برمرتبط بودن این طرح با همه منطقه های جهان،ازآن با عنوان طرح بینالمللی یاد می شود.هدف این طرح تقویت تواناییهای حکومت ها وجوامع مدنی برای رسیدگی مؤثر به جمعیت های سالمندان وتوجه به نیروی کمال یافته ونیازهای وابستگی سالمندان است.
طرح بینالمللی همکاری منطقه ای وبین الملل راترویج میکند.این طرح شامل ۶۲توصیه برای اقدام در زمینه های پژوهش،جمع آوری،تحلیل داده ها،کارآموزی وآموزش ونیز حوزه های بخشی زیراست:
بهداشت و تغذیه-حمایت از مصرف کنندگان سالمند-مسکن ومحیط زیست-خانواده-رفاه اجتماعی-اشتغال وتأمین درآمد.
۲-در سال ۱۹۹۹ یعنی ۹سال پس ازموافقت با این طرح مجمع عمومی ملل متحد اقدام به تصویب سند دیگری بنام (اصول ملل متحد برای سالمندان) (قطعنامه ۹۱/۴۶) نمود.این اصول هجده گانه که در۵شاخه راجع به موقعیت سالمندان است:استقلال،مشارکت،مراقبت،خودسازی،شأن.
چهارچوب نظری مربوط به سال بینالمللی سالمندان ۱۹۹۹ (سند ۱۱۴/۵/۸) این طرح واصول ملل متحد مبتنی است وچهاربند دربردارد؛الف)وضعیت سالمندان.ب)رشدفرد درسراسر عمر.ج)رابطه میان نسل ها د)رابطه دوسویی سالخوردگی جمعیت وتوسعه.
بندهای نظری مربوط به سال بینالمللی سالمندان(۱۹۹۹) روی بعدهای (سراسرعمر)و(گستردگی جامعه) سالخوردگان تأکید دارد.این ابعاد به اهمیت برنامه سرمایه گذاری ها در زمینه رشد درسراسر عمرازلحاظ دیرپایی واهمیت هماهنگ کردن،اثرات جمعیت بادگرگونیهای اجتماعی دیگر مانندپدیده جهانی شدن وانقلاب فن آوری توجه دارد.[۱۰]
۳-حاصل دومین اجلاس سران برای سالمندان (مادرید اسپانیا،۱۲-۸ آپریل ۲۰۰۲) نیز به موجب تصویب سند بینالمللی دیگری به نام(برنامه عمل بینالمللی سال ۲۰۰۲ درباره سالمندی) به منظور پاسخ به فرصت ها وچالش های سالمندی جمعیت درقرن ۲۱شد که شامل موضوعات عمده ای است که با این هدف ها پیوند نزدیک دارند.
الف) تحقق کامل همه حقوق انسان وآزادی های اساسی همه افراد سالمند.
ب)دست یافتن به سالمندشدن ایمن که مستلزم تأکید دوباره بر ریشه کنی فقروسالخوردگان وتکیه کردن براصول سازمان ملل متحد درباره سالمندان است.
پ)توانمند سازی افراد سالمند به مشارکت کامل واثربخش درزندگی اقتصادی،اجتماعی وسیاسی جامعه وازآن جمله تولید درآمد وکارداوطلبانه.
ت)فراهمساختنفرصتهاییبرایرشدفردی،رضایتازکارخویشورفاههمهعمرودورانسالمندیازاین طریقوبهعنوانمثال،دستیافتنبهیادگیریهمهعمرومشارکتدرکارجامعهوباشناختاینواقعیتکهپیران،جمعیهمگنویکساننیستند.
ث)اطمینان یافتن ازبرخورداری مردم از حقوق اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی وحقوق مدنی وسیاسی ورفع هر گونه خشونت و تبعیض نسبت به افراد سالخورده.
ج)التزام مساوات جنسیتی درمیان سالمندان ازجمله ازطریق رفع تبعیض های جنسیتی.