مفهوم تقصیر
تقصیر واژه ای عربی و مصدر باب تفعیل از ریشه قصر می باشد.درباره تعریف تقصیر اختلاف و گفتگو بسیار است.تمییز خطا از صواب و معیار شناسایی این دو مفهوم از نظر فلسفی و اخلاقی،یکی از دشوارترین مباحث موجود است.همچنین تقصیر را در لغت با معانی تقریبا مشابهی همچون اشتباه یا نقص در قضاوت یا رفتار، انحراف از دقت، وظیفه یا مسامحه(آقایی ،38:1382) و برخی دیگر خودداری از انجام عملی با وجود توانایی صورت دادن آن عمل، تعریف کرده اند. در فقه نیز غالبا به همین معنی بکار رفته است و در مقابل آن قصور است که خودداری از انجام عملی با عجز از انجام آن کار را گویند.
در اصطلاحات جدید تقصیر را بجای faulte می گذارند.(جعفری لنگرودی،284:1381)
گرچه در فقه، بابی که به صورت مستقیم به مسئولیت بپردازد وجود ندارد لیکن به صورت موردی هر جا که لازم باشد ترک فعل یا انجام یک فعل را که باعث ورود خسارت به دیگری گردد، تقصیر تلقی کرده اند و گاهی هم به صورت تعدی و تفریط آن را ذکر کرده اند. برای مثال گفته شده است امین مسئول نمی باشد مگر اینکه تعدی و تفریط نماید.همچنین است در مورد عقد عاریه و اجاره وکالت.
بررسی موارد ارائه شده در کتب فقهی در زمینه تقصیر نشان میدهد که ملاک تمییز تقصیر، عرف است و در حقوق اسلام در این زمینه به عرف تکیه شده است.(اصغری 15:1385)
باید خاطر نشان کرد که عوامل اقتصادی و مادی نیز در ارائه تعاریف و تفاسیر از مفهوم تقصیر نقش داشته است.در آغاز شکوفایی جامعه سرمایه داری و پیشرفت صنایع جامعه بیش از هر چیز به سرمایه گذاری نیاز داشت.پس برای تشویق سرمایه داران به صرف دارایی خود در راه صنعت، قانونگذاران و اندیشمندان می کوشیدند تا از بار مسئولیت آنان بکاهند.بدین هدف،مسئولیت مشروط به تقصیر شد تا سرمایه دار با حسن نیت به دلیل فعالیت اقتصادی مفید به حال جامعه مسئول قرار نگیرد و نگران پیامد های ناخواسته و پیش بینی نشده نباشد.این تمهید او را در پناه دشواری های اثبات تقصیر از تعرض مصون می داشت و در عوض کارگر درمانده و مستمند را هدف دعوی مصرف کننده می ساخت.دوران طلایی سرمایه گذاری بزودی سپری شد واین سخن بر سر زبان ها افتاد که عادلانه نیست سرمایه دارسود کارگاه را ببرد و مصون از مسئولیت بماند وکارگر بی پناه به اندکی خطا هم خود صدمه ببیند و هم ضامن خسارت ناشی از آن بشود . لذا این شرایط حاکم بر تقصیر غیر اخلاقی جلوه گر شد ونیاز به تعدیل پیدا کرد. لذا نظیریهتقصیر برای کار فرما سوق پیدا کرد. (کاتوزیان ،9:1388)
در حقوق فرانسه در بیان مفهوم تقصیر کلماتی مثل خطا، غفلت به کار می رود. همچنین مسئولیت تقصیری مختص تقصیرات عمدی است که فاعل تقصیر، قصد ایراد ضرر را دارد. اگر فاعل قصد ایراد ضرر را نداشته باشد ، فعل او شبه تقصیر است. (جعفری لنگرودی،184:1381)
از میان تعابیر گوناگونی که در زمینه مسئولیت مدنی از تقصیر ذکر شده است این چهارتعبیر مشهور تر از همه به نظر می رسد:
الف- کاری است نامشروع که قابل انتساب به مرتکب باشد.
ب – تجاوز از تعهدی که شخص به عهده داشته است:این تعریف را پلنیول استاد فرانسوی برگزیده
است و گروهی از نویسندگان نیز از او پیروی کرده اند.
ج- نظریه دیگری که ابراز شده این است که تقصیر تجاوز از رفتار عادی شخص خطاکار است:بدین معنی که وجدان شخص مقصر، معیاراست وتقصیر به امری گفته می شود که وجدان او ناپسند می شمارد و خلاف عادت و اخلاق می بیند.
د- انجام کاری که شخص، به حکم قرارداد یا عرف می بایست از آن پرهیز کند یا خودداری از کاری که باید انجام دهد. این تعریف از جمع مواد 951تا 953 قانون مدنی نیز استنباط می شود:ماده 951می گوید: «تعدی، تجاوز نمودن از حدود اذن یا متعارف نسبت به مال یا حق دیگری»و ماده 952می افزاید: «تفریط عبارت است از ترک عملی که به موجب قرارداد یا متعارف برای حفظ مالی غیر لازم است» وماده 953در نتیجه میگوید که«تقصیر اعم است از تفریط وتعدی»