“>
عمده بحث کنترل کیفیت مربوط به انجام نمونه گیری از محصولات ، بازرسی آن نمونه ها و تعمیم نتایج به کل انباشت محصول است که بر اساس روشهای آماری انجام میگیرد . از دیگر روشهای مورد استفاده در کنترل کیفیت ، کنترل فرایند تولید محصول به جای کنترل محصول تهیه شده است که با بهره گرفتن از روشهای آماری مانند SPC و … انجام میگیرد. مبحث کنترل کیفیت ، جایگاه ویژه ای در مباحث نظامهای جامع مدیریت کیفیت دارد( اسدی ،۱۳۹۰) .
کنترل کیفیت یعنی توسعه، طراحی، تولید و ارائه خدمات و محصولات با کیفیت، اقتصادی و قابل استفاده که باعث رضایت همیشگی مصرف کننده شود.
در این ارتباط ، اولین گام در کنترل کیفیت ، آگاهی از نیازهای مصرف کنندگان است. سازندگان درگیر کنترل کیفیت میشوند تا محصولاتشان را با کیفیتی مطابق با الزامات مصرفکنندگان بسازند. چراکه تطبیق با استانداردهای ملی (و بویژه بینالمللی) و یا مشخصه های فنی به تنهایی کافی نیست. استانداردهای ملی یا استانداردهای بینالمللی برقرار شده به وسیله سازمان جهانی استاندارد (ISO) یا کمیسیون بینالمللی الکتروتکنیک (IEC) به تنهائی استانداردهای کاملی نبوده و کمبودها و نواقص زیادی در آن ها وجود دارد و محصولی که در چهارچوب آن ها تولید شده باشد مصرف کنندگانش را راضی نخواهد ساخت.
بایستی توجه داشت که نیازهای مصرفکنندگان هر ساله تغییر میکند. به طور کلی حتی وقتی استانداردها اصلاح میگردند باز نمی توانند پا به پای نیازهای مصرف کننده حرکت کنند.
استانداردهای سیستم مدیریت کیفیت همچون ایزو ۹۰۰۱ نیز بر پایه ارتقای رضایت مشتری و مشتری مداری بنا شده اند و تأکید فراوانی در برآورده نمودن خواسته های مشتری ، به عنوان هدف سیستم مدیریت کیفیت داشته اند.البته کیفیت را نبایستی فقط کیفیت محصول تلقی نمود بلکه وقتی با دید وسیع به این موضوع نگاه کنیم کیفیت به معنی کیفیت کار، کیفیت خدمات، کیفیت اطلاعات، کیفیت فرایند ها ، کیفیت واحدها، کیفیت افراد (از جمله کارگران، مهندسان، مدیران و مجریان)، کیفیت سیستم، کیفیت شرکت، کیفیت اهداف و غیره میباشد(دیوید،۱۳۸۳).
شرکتهایی که بر اصل «اول کیفیت» پافشاری میکردند قادر شده اند کیفیت را به طور شگفت انگیزی ارتقاء بخشند. این کار طی یک دوره معین باعث افزایش قابل توجه بهره وری و به تبع آن کاهش هزینه و افزایش فروش و سود گردیده است.
۲-۱-۳ . مدیریت کیفیت
بر طبق یکی از نگرشها مدیریت کیفیت یعنی نظارت بر فرایند ساخت و تولید محصول برای ایجاد اطمینان از مطابقت محصول با آنچه مورد نظر طراح یا مشتری بوده است. این نظارت از مرحله دریافت و سفارش مواد اولیه تا خدمات پس از فروش را شامل می شود. بدین ترتیب طیف وسیعی از فعالیت ها را شامل میگردد: قابلیت دسترسی، راحتی حمل و نقل، مصرف کم انرژِی، سهولت آموزش و به کارگیری محصول و همچنین تعمیر و نگهداری و بازیافت را می توان از عوامل کیفیت برشمرد(دیوید، ۱۳۸۳).
کنترل کیفیت
مدیریت کیفیت
بهبود کیفیت
تضمین کیفیت
شکل ۲-۱ مدیریت کیفیت(دیوید،۱۳۸۳)
۲٫ بخش دوم
۲-۲-۱٫ مفهوم کیفیت:
هر چند «کیفیت» واژه ای آشنا برای همگان است، تعاریف گوناگونی دارد(پهلوانپور و عباسی، ۱۳۹۱):
– مناسب بودن برای مصرف و استفاده
– مطابقت با خواسته ها و نیازمندی های معین
– مطابقت با مشخصات تعیین شده
– مطابقت با استانداردها
– تامین رضایت مشتری
– درجه عالی بودن و میزان مرغوبیت
– قابلیت اعتماد
– دوام و استحکام
۲-۲-۲ . سیستم های کیفیت
مقصود از یک سیستم کیفیت، قادر ساختن شما به این است که کیفیت را به طور اقتصادی حاصل کرده، نگه داشته، و بهبود ببخشید. بعید است که بتوان کیفیت لازم را ایجاد و حفظ کرد مگر آن که خود را برای این کار آماده کنید. کیفیت به طور تصادفی حادث نمی شود، کیفیت را باید مدیریت کرد. هیچ تلاش انسانی تاکنون بدون اینکه به طریقی طرح ریزی، سازمان دهی و اعمال کنترل نماید، به موفقیت دست نیافته است.
سیستم کیفیت نوعی ابزار است و مانند هر ابزار دیگر میتواند دارایی با ارزشی باشد (یا میتواند مورد سوء استفاده قرار گرفته، به آن بی توجهی شده یا بد به کار رود)! سیستم های کیفیت بسته به راهبرد شما، امکان دست یابی به همه اهداف کیفیت را فراهم میسازند. سیستم های کیفیت مقاصدی مشابه سیستم های کنترل مالی، سیستم های فن آوری اطلاعات، سیستم های کنترل موجودی، و سیستم های مدیریت منابع انسانی دارند. منابع لازم را طوری سازماندهی میکنند که از طریق وضع قواعد و ایجاد زیر ساختاری که در صورت پیگیری و حفظ آن ها به نتایج مطلوب دست یابند. خواه این سیستم ها برای مدیریت هزینه ها، موجودی، کارکنان یا کیفیت باشند، سیستم ها ملزم میکند اندیشه و کوشش افراد در رسیدن به اهداف مقرر شده متمرکز گردند. سیستم های کیفیت روی کیفیت و تولیدات سازمان، عواملی که ممکن است در رضایت مشتریان، بهره وری، نوآوری و سودآوری سازمان تأثیر نامطلوب بگذارند متمرکز میشوند( گوپتا[۳] ، ۲۰۰۰).
سیستم های کیفیت میتوانند یک یا همه اهداف کیفیت را لحاظ کنند، میتوانند به هر اندازه که مطلوب شما است، کوچک یا بزرگ باشند. میتوانند مختص پروژه ای خاص بوده یا به کنترل کیفیت محدود شوند: یعنی حفظ استانداردها، به جای بهبود آن ها، آن ها میتوانند شامل برنامه های بهبود کیفیت شوند یا بر آنچه مدیریت کیفیت جامع (فراگیر) گفته می شود، محاط باشند. به هر حال، ISO/TS 16949 وجود سیستم کیفیتی را الزام میکند که تمام اهداف فوق، و بسا بیش از آن، را برآورده کند به طوری که برای عرضه کنندگان با توجه به ماهیت کیفی لازم الحصول برای سیستم کیفیت شان، حق انتخاب کمی باقی بماند.
لازم است سیستم های کیفیت ویژگی های خاصی را دارا باشند تا در قالب مقاصد خود بگنجد.
ISO/TS 16949 نیازمندی های وظیفه ای سیستم های کیفیت را مشخص میکند تا نیازمندی های عملکردی را. آنچه را که سیستم کیفیت باید انجام دهد بیان میکند نه چگونگی انجام آن را. با این حال، عملکرد مقرر شده به محیطی بستگی خواهد داشت که سیستم در آن به کار خواهد رفت، بعضی از این ویژگی های عملکردی به شرح ذیل خواهد بود:
-
- استواری: توانایی تحمل تغییر به ترتیبی که عملیات، بدون از کار افتادن سیستم ادامه داشته باشند؛
-
- پیچیدگی: تعداد همبستگی ها، راه ها، مسیرها، تغییرات، گزینه ها، جایگزین ها و … که حاصل آن ها روش های چند منظوره است؛
-
- قابلیت نگهداری: سهولت و با صرفه بودنی که سیستم میتواند با آن تغییر نماید؛
-
- پایایی: گستره ای که سیستم در آن نتایج سازگار و قابل پیشبینی ارائه میکند؛
-
- انعطاف پذیری: سهولتی که سیستم میتواند با آن تغییر شرایط را به دست گیرد؛
-
- آسیب پذیری: میزان وابستگی سیستم به منابع خاصی است؛
-
- سازگاری: میزان یکنواختی ارتباط سیستم مستند شده در خودش و با سازمانی که آن را به کار میگیرد؛
-
- تطابق: میزان انطباق سیستم با نیازمندی های ISO/TS 16949 یا سایر نیازمندی های مقرر شده؛
“