دلایلی که نشان دهنده اهمیت و ضرورت مطالعه رابطه بین سرمایه اجتماعی و تاثیر آن بر عملکرد سازمان ها است عبارتند از:
اول از طریق روابط شبکه ای و تعاملات، سازمان میتواند دستیابی به منابع استراتژیک و مالی را تضمین نماید. دوم سازمان ها میتوانند به اطلاعات با کیفیت بالا در مورد فرصت های تولیدی، بازاریابی و تکنولوژیکی دست یابند. (فافچمپس، ۲۰۰۲). برت(۱۹۹۲) پیشنهاد میکند که این مزیت اطلاعاتی میتواند به شکل دستیابی به اطلاعات ارزشمند به صورت کارآمد، سریع تر از دیگر رقبا و دستیابی به فرصت ها از طریق خوشنامی و شهرت باشد.
سوم روابط شبکه ای اجتماعی فرصت های برای کسب دانش و بهره برداری از آن را فراهم میسازد. ( الوانی،۱۳۸۱)
این مزیت ها اهمیت خاصی در دانشگاه تربیت مدرس و سایر دانشگاه های کشور دارد و آن به دلیل سطح بالای عدم اطمینان به علت کمیابی منابع، اطلاعات و دانش است. بنابرین ضرورت و اهمیت دارد تا رابطه بین سرمایه اجتماعی و تعالی سازمانی مطالعه و بررسی گردد.
سرمایه اجتماعی مناسب قادر است تا هزینه های تبادل ها و تعامل ها داخلی سازمانی نظیر جلسه های، کار گروهی و تیمی، قراردادها، کنترل و نظارت از طریق سلسله مراتب و قوانین و مقررات بورکراتیک، را در حد قابل توجهی کاهش دهد. هزینه تعاملات اجتماعی در گروه ها و سازمان هایی که دارای سرمایه اجتماعی مناسب نیستند بالا است و این امر به دلیل بالا رفتن هزینه های نظارت و کنترل و اعمال دستورالعمل های رسمی است که در مجموع موجب فقدان تعالی در سازمان میگردد. هر چه سرمایه اجتماعی یک سیستم اجتماعی مانند دانشگاه تربیت مدرس بیشتر باشد موجب پائین آمدن هزینه های مربوط به این تعاملات رسمی میگردد و موجب اعتماد متقابل و مشارکت و رعایت قوانین و هنجارها، رضایت شهروندان و کارکنان و یا به عبارتی باعث افزایش کیفیت خدمات و در نهایت تعالی سازمان میگردد. (علوی،۱۳۸۰)
وجود سرمایه اجتماعی مناسب در سازمان موجب انتقال دانش بین اعضای گروه ها و در نتیحه بهبود یادگیری سازمانی می شود و سرمایه اجتماعی بالا موجب کاهش نقل و انتقال کارکنان میگردد و از این طریق نیز موجب کاهش هزینه های عمومی و حفظ دانش سازمانی میگردد. ( علوی، ۱۳۸۰)
به طور خلاصه به نظر میرسد رسیدن به اهداف سازمانی و تعالی سازمانی میتواند از رهگذر سرمایه اجتماعی اتفاق بیافتد زیرا این سرمایه موجب استفاده بهینه از کلیه امکانات (سرمایه های فیزیکی و مالی) و نیروهای انسانی میگردد.
۱-۴ بیان اهداف تحقیق:
هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی رابطه سرمایه اجتماعی و تعالی سازمانی در نشگاه تربیت مدرس میباشد.
هدف های فرعی: با توجه به ابعاد و متغیر های مدل مفهومی، هدف های فرعی این تحقیق به شرح زیر است:
-
- شناسایی رابطه میان شاخص های سرمایه اجتماعی و ابعاد تعالی سازمانی
-
- شناسایی وضعیت فعلی فضای سرمایه اجتماعی دانشگاه تربیت مدرس
-
- شناسایی وضعیت فعلی تعالی سازمانی تربیت مدرس
- ارائه راهکارها و پیشنهادهایی جهت بهبود وضعیت فعلی دانشگاه تربیت مدرس
۱-۵ چهارچوب نظری:
در جهان امروز بیشترین ارزش سازمانی مبتنی بر دارایی های غیر ملموس است. توانایی شناخت و برآورد منبع این ارزش برای سازمان ها مهم و حیاتی است. به منظور توانایی مدیریت سرمایه اجتماعی ما نیازمند شناخت منشاء این دارایی ها و این که چگونه این دارایی ها در سازمان ایجاد میشوند هستیم. بسیار معمول شده است که این سرمایه را تعریف و آن را مطالعه کنند و صاحب نظران زیادی تلاش کردهاند که آن را تعریف و روش های گوناگون برای اندازه گیری آن ارائه دهند. بسیاری از شرکت ها صرف نظر از اندازه گیری آن به اهمیت سرمایه اجتماعی به عنوان منبع پایدار رقابت و تعالی و مبنایی برای نوآوری و تطبیق پذیری شان اعتراف دارند. در واقع سازمان های مختلف، با مدیریت سرمایه اجتماعی سرو کار دارند. (آشنا،۱۳۸۴)
در چنین فضایی این سوال اساسی قابل طرح است که راز بقاء و موفقیت و تعالی سازمان در بازار رقابتی امروز چیست؟ نگریستن به تعالی سازمانی در چهارچوب ساختارهای اجتماعی راه را برای یک چشم انداز وسیع در خصوص تعالی هموار میسازد. اخیراًً سرمایه اجتماعی باعث ایجاد تئوری هایی شده که پایه ایی برای سایر مطالعات مدیریت می باشد. اصطلاح سرمایه اجتماعی اساساٌ در مطالعات جامعه شناختی مطرح شد و اهمیت شبکه های قوی ارتباطات را برای بقاء و کارکردهای سازمانی مطرح کرد و توجه به ابعاد اعتماد؛ هنجارها؛ شبکه ها و مشارکت (اقدام جمعی) را در چنین جوامعی ضروری ساخت. در این زمینه نظریه های مختلفی مطرح شد و پژوهشگران ابعاد گوناگون موضوع را بررسی و ارتباط آن را با سایر مسایل و موضوعهای اجتماعی مطالعه کردند. (قلیج لی، ۱۳۸۷)
بسیاری از نظریه پردازان حوزه مدیریت و سازمان بر این موضوع اتفاق نظر دارند که سازمان هایی که دارای سطح بالایی از سرمایه اجتماعی هستند احتمالاٌ از سازمان هایی که سطح پایین تری از سرمایه اجتماعی دارند موفق ترند. (شیروانی،۱۳۸۳)
در جهان تجاری امروز بیشترین ارزش سازمانی مبتنی بر دارایی های غیرملموس است. توانایی برای شناخت و برآورد منبع این ارزش برای سازمانها مهم و حیاتی است، به منظور توانایی برای مدیریت سرمایه اجتماعی ما نیازمند شناخت منشاء آن و چگونگی ایجاد این دارایی ها در سازمان، هستیم. در واقع سازمان ها و شرکت های گوناگون با مدیریت تعالی سازمان و ارزیابی سرمایه اجتماعی سرو کار دارند. (مقیمی،۱۳۸۹)
سرمایه اجتماعی به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد،که با خلق اعتماد، مشارکت، هنجارها و باورهای دینی موجب تحقق اهداف به طور اثربخش می شود وسبب دستیابی سازمان به سرآمدی و تعالی در ارائه خدمات می شود.
بیان رابطه مستقیم در اینجا بدین معنا است که با کاهش یا افزایش سرمایه اجتماعی، تعالی سازمانی نیز کاهش یا افزایش مییابد. سازمانی که دارای سرمایه اجتماعی خوب باشد میتواند تأثیر شگرفی در کیفیت ارائه خدمات داشته باشد و در مقایسه با دیگر سازمان ها به تعالی و سرآمدی بیشتری دست یابد. برعکس سازمانی که در آن سرمایه اجتماعی در سطح مطلوبی وجود نداشته باشد مشارکت و اعتماد بیشتر نخواهد بود و پایین بودن این مؤلفه ها سبب خواهد شد که اعضای سازمان و بخش های سازمانی به دنبال تحقق اهداف فردی و بخشی واحد مربوطه خواهند بود و از کلی نگری در قالب اهداف کلان، مأموریت ها و رسالت سازمان غافل خواهند ماند و در نتیجه تحقق سرآمدی و تعالی سازمانی ممکن و میسر نخواهد بود. (مقیمی، ۱۳۸۹)
بنابرین ضرورت کار از این موضوع ناشی می شود که سازمان های دولتی از جمله دانشگاه تربیت مدرس نیز برای دستیابی به تعالی سازمانی نیازمند بررسی و توجه بیشتر به سرمایه اجتماعی و بررسی و ارائه مدلی در این خصوص را پیدا کند.