“>
در این شرایط بسیار حساس ضروری است با نگاهی جامع به فرایند طراحی و پیاده سازی نظام آموزشی و دانشگاهی مؤلفه های آن فرصت و موهبت تمسک به مبانی و اصول بایسته و شایسته اسلام را در تدوین چشم انداز ، مأموریت راهبردها و برنامه های عملیاتی نظام آموزشی بر اساس محوریت قرآن و سنت قطعی چهارده معصوم (ع) ، عقل و علم دانسته باشیم . ( عباس پور ، ۱۳۸۵ ، ص ۶۰۶)
تعلیم و تربیت و نظام دانشگاهی که مهم ترین رسالت نظام اسلامی است هم در بعد نظری باید به ارائه الگوها و مدهای فکری اقدام کند و هم قواعد عملی را برای نایل شدن به اهداف مورد نظر طراحی کند . (ملکی ، ۱۳۸۹ ، ص ۲۰)
بنابرین بر اساس تعالیم اسلام و قرآن و با توجه به شرایط بومی و فرهنگی ایران اسلامی می بایست دانشگاه های کشور را در جهت پیشرفت اسلامی و ایرانی به حرکت در آوریم .
بیان مسأ له
اسکار اشپیل ، مربی اتریشی ، در اوایل نیمه دوم قرن بیستم می گفت : « فرمول تعلیم و تربیت هنوز پیدا نشده است . از نظر ما کارانکو ، که برخی از نویسندگان او را « نابغه خودآموز» تعلیم و تربیتی میخواند ، « علم تعلیم و تربیت جدلی ترین ، متغیرترین ، پیچیده ترین و متنوع ترین علوم است .»
« هر عمل تربیتی ممکن است به صورتهای مختلف سازمان یابد و هر صورت نتیجه متفاوت داشته باشد ، … عمل تربیتی زمانی معنی پیدا میکند که به صورت سیستم کل در نظر گرفته شود . بهترین برنامه در یک زمان معین ، در زمانی دیگر بدترین می شود … نمی توان سودمندی یا ناکارآمدی برنامه تربیتی را جدا از کل سیستم بررسی کرد. هیچ برنامه آموزشی نباید قطعی و نهایی پنداشته شود.» ( مورن ، ۱۳۸۳ ) .
نظر لوتان کوی چنین است : « … نگریستن به آموزش و پرورش به عنوان یک مسئله جزء لاینفک و اولیه تفکر است ، به این معنی که باید مفهوم آموزش و پرورش ، اشکال آن ، نقش آن و آثار آن … از زاویه منطقهای مختلف و نظامهای ارزشی متفاوت که نشان دهنده نسبی بودن خلاقیتهای بشری است ، مورد بررسی قرار گیرد. »( کوی ، ۱۳۷۸ ، ص ۲ ) .
چرا آموزش و پرورش چنین وضع پیچیده ای پیدا میکند ؟
علت آن است که عمل آموزش و پرورش، یعنی کنشهایی که در میدان عمل رخ میدهند ، در حیطه شدن قرار دارد . در یک میدان تربیتی ، کنش گران ، مدام کنش های جدید انجام میدهند . به دلیل تعاملهای مستمر در عمل تربیتی ، امکان تبیین پدیدههای آموزشی نیست : زایش پدیدههای آموزشی آنی است ، هر چند در عوامل آشکار و ناآشکار گذشته و حال رشد میکنند، و تفسیر آن ها نیز لازم و مستمر است . موقعیت تربیتی مدام پدیدههای جدیدی را در بطن خود رشد میدهند که پیشبینی آن ها به صورت دقیق و قطعی ممکن نیست . این همان ویژگی پدیده زایی نظامهای آموزشی است ، به این سبب ، تغییرات در موقعیت ها و یا نظام های آموزشی قابل «برنامه ریزی » نیست .
در عین حال ، میدان نظری آموزش و پرورش گسترده و متنوع است ، به طوری که با اوضاع کنونی شناخت بشری نظریه جهان شمول در آموزش و پرورش وجود ندارد . « ماهنوز فاقد یک نظریه عمومی آموزش و پرورش هستیم ؛ نظریه ای که برای تمام جوامع یا حداقل برای اغلب آن ها در زمان و مکان متعتبر باشد . نظریه های موجود « جزئی و محلی » هستند.» پدیدههای آموزشی ریشه در تاریخ جوامع دارند و تاریخ آن ها نیز در ارتباط بین فرهنگهای مختلف شکل گرفته ا ست ؛ از این رو ، میدان نظری باید بتواند این تعاملها را به صورت دیالکتیک در نظر گیرد.
پدیدههای آموزشی ( با تعارض ها ، تضادها و نیز جهشهایی که در آن ها می توان یافت) به صورت طولی و عرضی تحت تأثیر عوامل مختلف قرار دارد : طولی به این معنی که عوامل تاریخی در وضع کنونی و گرایش های بعدی پدیدههای آموزشی تأثیر میگذارند . می توان این نظر ژول میشله تاریخ نگار فرانسوی را که در مورد تبیین حال در نظام های اجتماعی مطرح کردهاست ، درباره نظامهای آموزشی نیز به کار برد :« در زندگی هر ملت ، تاریخ تار را میسازد و جغرافیا پود را . تار یعنی توالی زمانی رویدادها و تکامل آن ها ، و پود یعنی اوضاع طبیعی و انسانی خاص هر کشور و هر محیط . تلاقی آن ها بافت رویدادها را میسازد.»
بنابرین ، برای شناخت بافت ( متن ) رویدادها لازم است به گذشته ، در ابعاد مختلف ان ، توجه کرد. « نظریه عمومی اموزش و پرروش باید آموزش و پرروش را در تمام اشکال ، ابعاد و آثارآن بررسی کند و آن را در یک زمان معین و در طول تاریخ در مجموعه ملی و بینالمللی که به آن تعلق دارد قرار دهد . » هوبرت در تاریخ پداگوژی خود می نویسد : « بدون شناخت کلی از رویدادها و نظریه های گذشته ، نظریه جدید یا اصلاح مداوم مهمی به وجود نمی آید. »
همچنین باید گفت که ساختارها و کارکردهای نظام های آموزشی در زمان حال « بُعد عرضی رویدادها ) به صورت بنیادی از عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و … جامعه تاثیر میپذیرند . یافته های بوردیو در فرانسه ، کریستوفو جانکز در امریکا و هوریو تروهیسا در ژاپن ، با وجود چارچوبهای نظری متناوب ، بیانگر تأثیر عوامل فوق در آموزش و پرورش است . ( مورن ، ۱۳۸۳ )
آموزش و پرروش میدان تعارضها ، ستیزها و تضادهای اجتماعی در عرصه های محلی ، منطقه ای ، ملی و بینالمللی است . این نظر سادلر ، مقایسه گر انگلیسی اوایل قرن بیستم ، که مسائل خارج از مدرسه از مسائل درون آن مهم تر و در واقع اداره کننده و توضیح دهنده مسائل درونی آنند- اگر جزم گرایی موجود در آن را کنار بگذاریم – دور از واقعیت نیست ( کوی ، ۱۳۷۵ ، ص ۸ )
ضرورت سبز فایل ایجاب میکند باز تعریف تازه ای از مفهوم دانشگاه در کشور صورت گیرد این دانشگاه در عین اینکه بر دو منبع میراث اسلامی و ایرانی تکیه دارد، باید بتواند راه را برای اعتلای تمدن اسلامی ایرانی در آینده فراهم کند . چنین حرکتی نیازمند توجه به ابعاد فرهنگی و تمدنی دانش است . در سبز فایل نقش تازه ای بر دوش دانشگاه ها قرار داده شده است . بر این اساس ، علاوه بر تولید فناوری به نقش و وظیفه دانشگاه حفظ مزیت های فرهنگی ، نوآوری در حوزه دستاوردهای انسانی و احیای تمدنی خواهد بود . این اندیشه نیازمند توجه دانشگاه به وظایف خود در تمامی عرصه های تمدنی است و این یعنی اینکه دانشگاه با وسعت نظر در حوزه سیاست گذاری ما بتواند هم ضرورت های تکنولوژیک تمدنی را پیگیری کند و هم الزامات فرهنگی و انسانی آن را از نظر دور ندارد. بی تردید نیل به قله های تعالی و توسعه برای هر ملتی در گرو برخورداری از تمدنی بزرگ و اصیل است . در ایران اسلامی نیز تنها با احیای تمدن کهن ، با شکوه ، خردمدار و دین محور ایرانی این امر محقق می شود . در همین راستا ، نظام آموزش عالی کشور نیز به ناگزیر باید در جستجوی ارائه الگویی از دانشگاه فعال و سرآمد باشد که بتواند در کنار حفظ باورها و اعتقادات دینی و توجه به دیرینه باستانی و اسلامی ، توسعه علمی ، پژوهشی و مهندسی دانش ، بینش ، باورها و فرهنگ جامعه را محقق سازد . رسالت اصلی این طرح نوین، تربیت همه جانبه نسلی دیندار و دانش پژوه است ، نسلی مادی و معنوی ، نسلی اخلاقی و علمی ، نسلی که بتواند تمدن نوین اسلامی و ایرانی را محقق سازد . ( خرمشاد و آدمی ، ص ۱۳۸۸ ، ص ۱۶۱) .
“