منابع دانش بنیان۵۹۱/۰۰۰۵/۰
با توجه به جدول ۴-۹ مشاهده می شود که در مدل اول شدت تاثیر متغیر کارآفرینی بر عملکرد سازمان ۷/۷۸ درصد بوده و همچنین ضریب تعیین بین دو متغیر نیز برابر با ۶۲/۰ می باشد که نشان می دهد متغیر کارآفرینی به میزان ۶۲ درصد می تواند متغیر عملکرد را پیش بینی کند. در مدل دوم متغیر کسب دانش و منابع دانش بنیان وارد مدل می شوند که در این صورت شدت تاثیر برابر ۵/۸۹ درصد شده (از ۷/۷۸ درصد به ۵/۸۹ درصد رسیده) و همچنین ضریب تعیین نیز برابر با ۸۰۲/۰ می شود (میزان تغییرات ضریب تعیین به میزان ۲/۱۸ درصد بوده) و با توجه به علامت ضریب بتا جهت این تاثیرها مثبت و مستقیم بوده است. بنابراین در سازمان هایی که از منابع دانش بنیان برخوردارند، کسب دانش تاثیر کار آفرینی بر عملکرد را به صورت قوی تری تعدیل می نماید و فرضیه سوم تایید می شود.
فصل پنجم
نتیجهگیری و پیشنهادات
۵-۱- مقدمه
این فصل شامل چهار بخش است که در بخش اول نتایج تجزیه و تحلیل متغیرها، توسط آمار توصیفی بیان شده و در بخش دوم نتایج آزمون فرضیه ها به کمک آمار استنباطی بیان میشوند، در بخش سوم پیشنهادات لازم ارائه شده و در نهایت در بخش چهارم محدودیتهای تحقیق بیان می شوند.
۵-۲- نتایج آمار توصیفی
۵-۲-۱- توصیف متغیر کارآفرینی
متغیر کارآفرینی سازمانی دارای میانگین۳۰۰۳/۳ می باشد و می توان گفت که نمره کارآفرینی در شرکت های تولیدی صنایع غذایی از وضعیت مطلوبی (سطح متوسط) برخوردار است و از آنجایی که این متغیر هنوز در جامعه مورد تحقیق از حد مطلوب و کافی فاصله دارد باید افزایش داده شود.
۵-۲-۲- توصیف متغیر عملکرد
متغیر عملکرد دارای میانگین ۰۰۴۵/۳ می باشد. با توجه به سطح معناداری به دست آمده می توان گفت که بین میانگین این متغیر با متغیر مورد انتظار جامعه تفاوت معناداری وجود دارد و در نتیجه نیاز به بهبود وضعیت آن در جامعه احساس می شود.
۵-۲-۳ - توصیف متغیر کسب دانش
متغیر کسب دانش دارای میانگین ۱۵۵۴/۳ می باشد.این متغیر نیز مانند متغیر عملکرد با میانگین مورد انتظار جامعه تفاوت معناداری در آن وجود دارد و ایجاد یک تغییر اساسی در جامعه مورد پژوهش احساس می شود.
۵-۲-۴- توصیف متغیر دانش بنیان
متغیر دانش بنیان دارای میانگین ۵۶۴۶/۳ می باشد. میانگین به دست آمده از این متغیر بالاتر از حد مورد انتظار می باشد. در جامعه مورد پژوهش این متغیر از وضعیت مطلوبی برخوردار است و از حد عالی فاصله زیادی داردو باید افزایش یابد.
۵-۳- نتایج آزمون فرضیه ها
فرضیه اول: کارآفرینی سازمانی بر عملکردسازمان در صنایع غذایی تاثیرگذار است.
بین دو متغیر کارآفرینی سازمانی و عملکرد در سطح ۹۵% رابطه معنیدار است، شدت این رابطه برابر ۹/۷۷ درصد است جهت این تاثیر مستقیم و مثبت است. از سویی ضریب تعیین در این فرضیه برابر با ۶۰۶/۰است یعنی متغیر کارآفرینی سازمانی ۶/۶۰ درصد عملکرد را میتواند پیش بینی کند. از آنجایی که این رابطه مستقیم و مثبت است، اگر عوامل کارآفرینی سازمانی به اندازه کافی وجود داشته باشد پس میتوان عملکرد را تغییر و افزایش داد. بنابراین فرضیه پذیرفته میشود. همچنین در تحقیقی کهآنا ماریا بویجکا و ماریا دل فونتس در سال ۲۰۱۲ در سازمانهای اسپانیا انجام دادند نشان داده شد که بین کارآفرینی سازمانی و عملکرد رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد که با نتایج تحقیق همسو است.
فرضیه دوم : کسب دانش، تاثیر کارآفرینی سازمانی بر عملکرد را در صنایع غذایی تعدیل می نماید.
در تحلیلی که بین دو متغیر کارآفرینی سازمانی و عملکرد در سطح ۹۵% رابطه معنیدار وجود دارد، شدت این رابطه برابر ۹/۷۷ درصد است، جهت این تاثیر مستقیم و مثبت است. از سویی ضریب تعیین در این فرضیه برابر با ۶۰۶/۰ است یعنی کارآفرینی حدود ۶/۶۰ درصد عملکرد را میتواند پیشبینی کند و همچنین مشخص گردید که با ورود متغیر کسب دانش شدت ارتباط بین دو متغیر به ۱/۸۸ درصد و ضریب تعیین با ۷۷۷/۰ میزان تغییرات ضریب تعیین به میزان ۱/۱۷درصد بوده است. با توجه به اطلاعات به دست آمده این تاثیر مثبت و مستقیم بوده است. بنابراین کسب دانش، تاثیر کارآفرینی سازمان بر عملکرد را در صنایع غذایی تعدیل می نماید و فرضیه دوم تایید می شودو نیز در تحقیقی که کهآنا ماریا بویجکا و ماریا دل فونتس در سال ۲۰۱۲ در سازمانهای اسپانیا انجام دادند نشان داده شد که این تاثیر مثبت می باشد.
فرضیه سوم: در سازمان هایی که از منابع دانش بنیان برخوردارند، کسب دانش تاثیر کارآفرینی سازمانی بر عملکرد را به صورت قوی تری تعدیل می نماید.
پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص گردید که بین دو متغیر عوامل کارآفرینی سازمانی و عملکرد در سطح ۹۵% رابطه معنیدار وجود دارد، شدت این رابطه برابر ۷/۷۸ درصد است، جهت این تاثیر مستقیم و مثبت است. از سویی ضریب تعیین در این فرضیه برابر با ۶۲/۰ است یعنی کارآفرینی سازمانی به میزان ۶۲ درصد عملکرد را میتواند پیشبینی کند و همچنین مشخص گردید که در مدل دوم متغیر کسب دانش و منابع دانش بنیان وارد مدل می شوند شدت ارتباط بین دو متغیر به ۵/۸۹ درصد و ضریب تعیین ۸۰۲/۰درصد است که به میزان ۲/۱۸درصد تغییرات انجام شده است. با توجه به این که تاثیرها