حزب باید کمک کند به مردم که از دوران کودکی، که شماری از ارزشها در مورد حکومت و شکل مناسب فرایند های سیاسی را در خود به وجود بیاورد به آن احترام بگذارد.
به نظر هانتینگتون ترکیبی از مشارکت گسترده و سازماندهی قوی حزبی میتواند، مانعی بر سر راه بروز خشونت و سیاست نا بهنجار باشد.در صورتی که احزاب سیاسی ضعیف باشد ، مداخله نظامیان در سیاست افزایش مییابد، بدین علت ثبات هر نظام سیاسی در حال نوسازی بستگی به قدرت احزاب سیاسی آن دارد، ویک حزب زمانی میتواند قدرتمند باشد که از حمایت قوی شده مردمی بر خوردار باشد ، که در کشورهایی که اختلافات قومی فرهنگی عمیق وهمچنین فرهنگ دموکراسی وتکثرگرایی ضعیف است،(که ایران مصداق بارز چنین کشوری است)
این امربامشکل روبروست.(Huntington. 1988.p408).
بدین ترتیب حزب میتواند راه را برای رسیدن به ثبات سیاسی که لازمه پیشرفت وتوسعه کشور است، هموار کند، که آن بدون وجود فرهنگ دموکراسی وبه خصوص تکثر گرایی در بین احزاب وجامعه و بر طرف شدن اختلافات و گرایشات عمیق در جامعه امکان پذیر نیست. و ایران در صورت رفتن به سمت نظام پارلمانی، احزاب آن با توجه به شزایط موجود، نمی تواند در قالب هیچ کدام از این ویژگی های فوق، به ساختار ونظام موجود کمکی کنند.
حکومت ها ی فاقد حزب مؤثر ویا دارای نظام چند حزبی بیشترین دامنه وقوع بی ثباتی را دارند ، از آنجا که هر دو نظام نمایشگر فقدان هم آرایی سیاسی هستند ، این بی ثباتی شگفت آور نیست.
این پرسش مطرح است که ، تفاوت کشورهای پیشرفته وتوسعه یافته برای رسیدن به ثبات سیاسی با کشورهای در حال توسعه در چیست؟ آیا کشورهای توسعه یافته از روش دیگری استفاده کردهاند، یا در نتیجه پیشرفت نظام های سیاسی مبنی بر عدم رقابت که از ویژگی های دولت های جدید است ، به رقابت حزبی دست یافتند، که با بررسی تاریخ این کشورها ی توسعه یافته ، کلید درک بهتری را به دست ما میدهد، وبا یک بررسی اجمالی از کشورهای در حال توسعه می توان به این پرسش پاسخ داد.
«جالبترین نتیجه ای که از طبقه بندی احزاب در کشورهای در حال توسعه می توان گرفت فقدان رقابت حزبی در اکثر کشورهای در حال توسعه است، در کشورهای در حال توسعه و تنها در یک چهارم آن ها ترکیب حزبی بنحوی است که تغییر مسالمت آمیز اداره حکومت را امکان پذیر میسازد، تقریبا در دو پنجم آن ها حزب نقش مؤثری در تصمیم گیری حکومت ایفا نمی کند، وعده ای هم دارای نظام تک حزبی و تعدادی هم دارای حزب واحد حاکم هستند» ( محمدی نژاد، ۱۳۵۴،ص۱۰۴).
بند دوم: رویکرد کشورهای در حال توسعه با تحزب
۱- استدلال هایی کشورهای در حال توسعه علیه نظام حزبی مبتنی بر رقابت
در بحث از دامنه وقوع نظام های حزبی مبتنی بر رقابت در کشورهای رو به توسعه ، نخست باید به توضیحی که کشورهای رو به توسعه ، وکشورهای ذینفع میدهند توجه داشت ، استدلال های که این کشورها در مقابله با رقابت حزبی ارائه میدهند، به چند طبقه تقسیم می شود. ما در این تحقیق ناگزیر تنها به صورت مختصر به این استدلالات اشاره میکنیم .
۱-۱-احزاب سیاسی و یگانگی ملی
اما آنچه مسلم است این است، که تمام کشورهای در حال توسعه به نحوی با تکثر گرایی با مشکلاتی روبرو هستند. همان گونه که اشاره کردیم، یکی از هراس های عمده دولت های جدید، عدم یگانگی بوده است، بنابرین اظهاراتی نظیر اخطارهای جورج واشنگتن در مورد خطرهای گرایش به دسته بندی، کرارا از جانب رهبران سیاسی این کشورها عنوان شده است.
چنان که نکروهه زمانی ادعا کرد، غالبا احزاب مخالف به تخریب تلاشهای ما در راه استقلال متهم میگردند، و مترادف با اخلال و ستیز با ملت گرایی است، زیرا فرض بر این است که کلیه شهروندان درست اندیش یک هدف را می جویند. این استدلال به تحریم احزاب مخالف در بسیاری از کشورهای آفریقا و آسیا ی جنوب خاوری انجامیده است.
۱-۲-جنبش آزادی بخش ملی
رهبران جدید کشورهای در حال توسعه معتقدند، حزب آن ها رسالتی از جانب مردم بر عهده دارد، که ناشی از پیروزی آن در آزاد ساختن ملت ، از قید استعمار است . چنان که این وضع هر گونه مزیتی را از احزاب جدید مخالف برای رقابت حزب حاکم سلب میکند. با توجه به اینکه اکثر رهبران جدید ملی به النسبه جوانند، این مانع در راه رقابت حزبی موقتی نیست، و در این موارد نیز مخالفان ،آشوب گر قلمداد میشوند.
۱-۳-احزاب متعدد و رابطه آن با وقت و نیروی انسان
این مورد به هنگام عنوان کردن این استدلال کهنه نمودار می شود که، دموکراسی نظامی مؤثر نیست، و دولتی که در صدد پیشرفت سریع اجتماعی و اقتصادی است، نمی تواند این خطر را به جان بخرد و وقتش به مباحثه و جرو بحث بگذرد. رهبران در سراسر جهان رو به توسعه چنین موضعی گرفتند، واین امر مدت های مدید پایه استدلال مردان قدرت در آمریکای لاتین بوده است.
۱-۴-نظام حزبی مبنی بر حکومت حزبی پارلمانی، ورابطه آن باشرایط محلی کشورهای رو به توسعه
این اظهار که نظام پارلمانی غرب به اقتضای آنچه که سوکارنو به عنوان« لیبرالیسم جنگ آزاد ،آن هنگامی که مردم برای رأی رقابت میکنند» از آن یاد کرده، متناسب کوشش ملل جدید (در حال توسعه) برای به دست آوردن یگانگی نیست. این رهبران ، با به کار بردن استدلال هایی مبنی بر سنن روستایی یا فقدان افراد تربیت شده در توده، به غیر عملی بودن رقابت در کشورهای خود اشاره میکنند. وگاهی این استدلال ها با اظهار تاسف از نظامی که آزمایش شده ومتاسفانه نتیجه نگرفته همراه است. به این ترتیب بود که ایوب خان زمانی که دید دموکراسی در پاکستان نمی تواند کاری از پیش ببرد اظهار داشت:« تجربه های ما در این زمینه بسیار غم انگیز بوده است».
۱-۵- رقابت حزبی ، نه لازم است ونه طبیعی
و استدلال آخر کشورهای در حال توسعه این است که ، یگانگی و بهم پیوستگی نتیجه طبیعی فراگرد سیاسی و اجتماعی بومی است. از نگاه آنان عدم رقابت نه تنها طبیعی است، بلکه ضروری است. رهبرانی چون توره، نکرومه، مبویا در افریقا، سیهانوک در آسیا و….اظهار می داشتند، که در کشور آن ها هیچ گونه نیازی یا گرایش به رقابت نیست( محمدی نژاد،۱۳۵۴ ص۱۰۷) .
بند سوم: تحلیل دو رویکرد
با بررسی استدلال های کشورهای در حال توسعه کاملا این امر مشهود است، که آن ها علنا با رقابت حزبی مخالف هستند .اینکه این کشورها برای رسیدن به یک ثبات سیاسی و رسیدن به توسعه و پیشرفت چگونه با تحزب برخورد میکنند، واینکه آیا روش کشورهای پیشرفته هم این چنین بوده؟ واینکه چرا کشورهای در حال توسعه با وجود این همه محدودیت برای حزب ، باز هم نتوانسته اند، آن ثباتی را که در کشورهای پیشرفته(انگلیس، آلمان، آمریکا) مد نظر بوده، به آن دست یابند؟