سلامت روان افراد آسیب دیده، تحت تأثیر پیامدهای منفی پیشامدهای ناگوار قرار میگیرد. سر سختی و تاب آوری از منابع درون فردی هستند که میتوانند سطوح استرس و ناتوانی را در شرایط ناگوار تعدیل نمایند و اثرات منفی استرس را کم رنگ تر جلوه دهند (ویسی و همکاران، ۱۳۷۹، ۷۱).
۲-۲- آموزش مهارت های زندگی
۲-۲-۱- تعریف:
مهارتهای زندگی شامل مجموعه ای از تواناییها هستند که قدرت سازگاری و رفتار مثبت و کارآمد را افزایش میدهند. در نتیجه شخص قادر میشود بدون این که به خود یا دیگران صدمه بزند، مسئولیتهای مربوط به نقش اجتماعی خود را بپذیرد و با چالشها و مشکلات روزانه زندگی به شکل مؤثر روبهرو شود. محققان تأثیر مثبت مهارتهای زندگی را در کاهش سوء مصرف مواد، استفاده از ظرفیت ها و توانمندی های هوشی و شناختی، پیشگیری از رفتارهای خشونتآمیز، افزایش خود اتکایی و اعتماد بنفس و … مورد تأیید قرار دادهاند. به ویژه در کاهش سوء مصرف مواد بر نقش کلیدی مهارتهای زندگی تأکید می شود. هم چنین آموزش این مهارتها به عنوان یک روش عام پیشگیری از آسیب های فردی و اجتماعی مورد تأکید بوده است. در مطالعه اسمیت (۲۰۰۴) نشان داده شد که آموزش مهارتهای زندگی به طور قابل توجهی منجر به کاهش مصرف الکل و مواد مخدر در جوانان میگردد. اسمیت و گری (۲۰۰۵) نیز نشان دادند آموزش مهارتهای زندگی اثر معنیداری بر تواناییهای رهبری و مدیریت در جوانان دارد. فرایند نقش مهارتهای زندگی در ارتقای بهداشت روان را به شکل زیر میتوان نشان داد:
یادگیری موفقیت آمیز مهارتهای زندگی، احساس یادگیرنده را در مورد خود و دیگران تحت تأثیر قرار میدهد و علاوه بر این کسب این مهارتها نگرش دیگران را نیز در مورد فرد تغییر میدهد. به همین خاطر کسب مهارت های زندگی هم شخص را تغییر میدهد و هم محیط را، و این اصل دو سویه، ارتقای بهداشت روان را شتابی دوچندان می بخشد.
۲-۲-۲- موارد کاربرد مهارت های زندگی:
الف) افزایش سلامت روانی و جسمانی
-
- تقویت اعتماد به خویشتن و احترام به خود
-
- تجهیز اشخاص به ابزار و روشهای مقابله با فشارهای محیطی و روانی
-
- کمک به تقویت و توسعه ارتباطات دوستانه، مفید و سالم
- ارتقای سطح رفتارهای سالم و مفید اجتماعی
ب) پیشگیری از مشکلات روانی، رفتاری و اجتماعی شامل پیشگیری از:
۱٫ مصرف سیگار و سوء مصرف مواد مخدر
۲- بروز اختلالات روانی و مشکلات روانی – اجتماعی
۳- خودکشی در نوجوانان و جوانان
۴-رفتارهای خشونتآمیز
۵-شیوع ایدز
۶-بیبند و باری جنسی
۷-افت و کاهش عملکرد تحصیلی (اسمیت و گری، ۲۰۰۵)
۲-۲-۳- تاریخچه:
آموزش مهارت های زندگی در سال ۱۹۷۹ و با اقدامات آقای دکتر گیلبرت بوتوین[۲] آغاز شد. وی در این سال یک مجموعه آموزش مهارت های زندگی برای دانش آموزان کلاس هفتم تا نهم تدوین نمود که با استقبال فراوان متخصصان بهداشت روان مواجه گردید. این برنامه ی آموزشی به نوجوانان یاد میداد که چگونه با بهره گرفتن از مهارت های رفتار جرات مندانه ، تصمیم گیری و تفکر نقاد در مقابل وسوسه یا پیشنهاد سوء مصرف مواد از سوی همسالان مقاومت کنند. هدف بوتوین طراحی یک برنامه ی واحد پیشگیری اولیه بود . مطالعات بعدی نشان داده آموزش مهارت های زندگی در صورتی به نتایج مورد نظر ختم می شود که همه ی مهارت ها به فرد آموخته شود (شولمن، ۱۳۸۶، ۱۴۶).
کودکان و نوجوانان به سبب بیتجربگی و ناآگاهی از مهارت های بازدارنده، تسهیل کننده و اصلاحی، بیشتر در معرض آسیبهای جدی درونی و اجتماعی هستند. دانش آموزانی که مهارت های مقابله با موقعیتهای تنشزا را ندارند، به نوعی مقهور آنها خواهند شد و بدین ترتیب مستعد اختلالات روانی، عاطفی، افسردگی، اضطراب و احتمالاً مصرف موادمخدر و رفتارهای ضد اجتماعی خواهند شد این دانش آموزان در فرایند تصمیم گیری نیز دچار مشکل میشوند (جینتر[۳]، ۲۰۰۸، ۶۱).
آموزش مهارت های زندگی، نوعی کوشش است که در سایه ی آن نوجوانان ترغیب میشوند تا خلاقیت خود را به کار گیرند و به طور خودجوش راه های مؤثر را برای حل تعارضات و مشکلات زندگی خود یابند (کلینگمن[۴]، ۲۰۰۹، ۱۰۷).
به نظر میرسد آموزش مهارتهای زندگی گام مؤثری در این جهت باشد که استعدادها و توانمندی های دانش آموزان به کار گرفته شود تا خود فعالانه سر نوشت خویش را به دست گیرند و انتخاب گر باشند. ضمناً فرایند خود باوری در نوجوانان مسیر درست خود را طی کرده و نوجوان ضمن استفاده ی درست از مهارت ها، مسئولیت اعمال و احساسات خود را می پذیرد و مهارت های لازم را برای اتخاذ تصمیم های مهم زندگی کسب میکند (شعاری نژاد،۱۳۸۱، ۷۹).
آموزش مهارت های زندگی میتواند به دو صورت اجرا شود:
۱ـ آموزش مهارت های عام که با هدف ارتقای سطح سلامت و بهداشت روان و ایجاد رفتارها و تعامل های سالم صورت میگیرد
۲ـ آموزش مهارت های اختصاصی به منظور پیشگیری از یک آسیب و مشکل مشخص مثل مهارت قاطع بودن در مقابل فشار گروه (طارمیان،۱۳۸۶، ۷۴).
۲-۲-۴- نظریه:
برنامه ی مهارت های زندگی یک مدل آموزشی است که در کارها و فعالیت های گروهی سازمان یافته به منظور رشد مهارت های عملی که برای زندگی روزمره ضروری هستند، کاربرد دارد. به همین جهت شرکت فعال اعضای گروه برای یادگیری مهارت های زندگی امری ضروری میباشد، چرا که روش مهارت های زندگی مبتنی بر یادگیری تجربی است و یادگیری مؤثر را با فعالیت، مشاهده ی شرکت کنندگان دیگر و دریافت بازخورد در نظر میگیرد. در نتیجه محتوای مهارت های زندگی، به جای یادگیری آموزش معلم مدار، یادگیری تجربی و عملی است که مکانیزم اساسی آن تغییر رفتار افراد است بنحوی که این یادگیری ها میتواند به موقعیت خارج از گروه انتقال یابد (شفیع آبادی،۱۳۸۶، ۳۷).
در اصل، اثربخشی روش مهارت های زندگی به دلیل تأکید آن بر جنبههای عینی شامل درگیری و شرکت فعال افراد، رفتارهای قابل مشاهده و نمایش عینی عقاید میباشد. از آن جائی که مدارس نقش مهمی در پیشگیری از آسیب های روانی ـ اجتماعی و ارتقاء سطح بهداشت روان دانش آموزان دارند، به همین جهت در سال های اخیر، برنامه های پیشگیرانه مبتنی بر مدرسه گسترش یافته اند. شواهد نشان میدهند که این گونه برنامه ها نتایج و پیامدهای مطلوبی را در افزایش عملکرد تحصیلی و کاهش رفتارهای خطرآفرین بین دانش آموزان به دنبال دارند. بدین ترتیب نقش و اهمیت برنامه ی مهارت های زندگی با توجه به اهداف سازنده ی آن ها در ابعاد گوناگون زندگی نسل نوجوان و جوان انکارناپذیر میباشد.
برای دست یابی به رفتارهای سالم بهداشتی و پیشگیری، در درجه ی اول باید بر سلامت روانی و آمادگی رفتاری فرد اثر گذاشت مفهوم آمادگی رفتاری به سه عامل بستگی دارد:
۱ـ توانایی های روانی ـ اجتماعی فرد که با یادگیری و تمرین مهارت های زندگی ایجاد می شود.
۲ـ احساس کفایت و کارآمدی فرد در زمینه ی مهارت های زندگی
۳ـ قصد و تمایل فرد به اجرای مهارت ها (سجادی،۱۳۸۵، ۴۸).