آزمون لیمر ۹۵
برازش مدل پول شاخص اول ۹۶
آزمون وایت مدل شاخص اول ۹۷
برازش مدل با اثر ثابت شاخص دوم ۹۷
آزمون لیمر ۹۸
آزمون پول برازش مدل دوم ۹۹
آزمون وایت شاخص دوم ۹۹
برازش شاخص سوم کیفیت گزارشگری با اثر ثابت ۱۰۰
آزمون لیمر ۱۰۱
برازش مدل پول شاخص سوم ۱۰۱
آزمون وایت ۱۰۲
برازش مدل بین مسولیت اجتماعی و کیفیت گزارشگری مالی ۱۰۳
مدل با اثر ثابت ۱۰۳
آزمون لیمر ۱۰۳
برازش مدل پول رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و مسولیت اجتماعی ۱۰۴
برازش مدل پول رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و اندازه و اهرم مالی …………………………………….۱۰۵
چکیده:
هدف این پژوهش ارزیابی رابطه بین مسئولیت اجتماعی و کیفیت گزارشگری مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. در این پژوهش به منظور برآورد کیفیت گزارشگری مالی با بهره گرفتن از میانگین سه عامل مختلف شامل: تغییر سالانه در حسابهای دریافتنی،کل تعهدات و اقلام تعهدی سرمایه درگردش و جهت اندازه گیری مسئولیت اجتماعی از چک لیست امتیازبندی شده استاندارد استفاده میکنیم. در این پژوهش از اطلاعات تعداد ۱۱۷ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی ۱۳۹۱-۱۳۹۰ استفاده شده است. جهت آزمون فرضیهها، از مدل های رگرسیونی و نرم افزار Spss و Eviews استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین مسئولیت اجتماعی و کیفیت گزارشگری مالی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
کلمات کلیدی: مسئولیت اجتماعی، کیفیت گزارشگری مالی
فصل اول
- کلیات تحقیق
فصل اول
مقدمه
موضوع و مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها در چند سال اخیر با توجه به رشد سازمانهای غیردولتی، جنبشهای اعتراضی علیه قدرت شرکتها، افزایش آگاهی اجتماعی، توسعه بازارهای سرمایه و شرکتهای سهامی عام و رسواییهای مالی و اخلاقی شرکتهای بزرگ تبدیل به نمونه مسلّط و غالب در فضای اداره شرکتها شده است. به این ترتیب از حدود ۲۰ سال پیش، شاهد طرح مفهومی با عنوان «مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها[۱]» هستیم که در چارچوب آن، بسیاری از اندیشمندان برجسته حوزه مدیریت و اقتصاد کوشیدهاند تا چارچوبهایی با هدف افزایش کارآمدی برنامه های اجتماعی و نوعدوستانهی شرکتها و نیز همراستا نمودن این برنامه ها با استراتژیهای کلان شرکتها طراحی کنند. از طریق مسئولیت اجتماعی، شرکتها در کسب و کار تأکید مجدد بر اصول و ارزشها، در هر دو فرآیندها و عملیات و در تعامل با سایر فعّالان اجتماعی دارند. مسئولیت اجتماعی شرکتها عموماً دارای طبیعت داوطلبانه و اختیاری میباشد و به فعالیتهایی که بیش از انطباق با قانون است اشاره میکند. مسئولیت اجتماعی و محیطی شرکت ممکن است انتظارات در حال تغییر جامعه را منعکس کند (بابالولا[۲]، ۲۰۱۲).
بازار سرمایه به عنوان موتور محرکه اقتصاد بر محور اطلاعات قرار دارد. جریان درست اطلاعات در این بازار منجر به اتخاذ تصمیمات صحیح و منطقی از سوی مشارکتکنندگان می شود و درنهایت، توسعه اقتصادی و بهبود رفاه اجتماعی را به ارمغان میآورد. گزارشهای مالی از مهمترین منابع اطلاعاتی است که هدف آن فراهم کردن اطلاعات لازم برای تصمیم گیریهای اقتصادی میباشد و بخش اعظمی از نیاز اطلاعاتی بازار سرمایه را تأمین می کند.
لذا در این تحقیق به بررسی رابطه بین مسئولیت اجتماعی و کیفیت گزارشگری مالی شرکتها پرداخته می شود.
بیان مسئله
مسئولیت اجتماعی شرکتها به ارائه روشهایی می پردازد که سازمانها در فضاهای کسب و کار خود به آن عمل میکنند و پاسخگوی توقعات جامعه، انتظارات تجاری، قانونی ، اخلاقی و اجتماعی آنان هستند. چرا که سازمانها مسئولیتهای بزرگی در زمینه اجتماعی، اقتصادی و محیطی در قبال کارکنان، سهامداران، مشتریان، دولت، تامین کنندگان و تمامی ذینفعان خود برعهده دارند.بدون شک، چنانچه افراد، گروه ها، سازمانها و مؤسسات مختلف جامعه ، خود را نسبت به رویدادها، اتفاقات و بحرانهای مختلف مسئول دانسته و هریک در حدود مسئولیت و حیطه کاری خویش در حل بحرانهای فوق تلاش نمایند، بسیاری از مشکلات کاسته شده و جامعه ای سالم و آرام به وجود خواهدآمد. به عبارت دیگر، سازمان به هر نحوی که عمل کند، عملکردش روی جامعه تاثیرمیگذارد.بنابرین سازمان ها باید به کارهایی دست بزنند که موردقبول جامعه و منطبق با ارزشهای آن باشد. سازمانهایی که نتوانند خود را با این شرایط تطبیق دهند، در عرصه عمل موفق نخواهند بود. به عبارت دیگر، سازمانها برای آنکه بتوانند جایگاه خود را در جامعه حفظ نموده یاارتقاء بخشند، به نحوی که باعث ادامه بقای آن ها و موفقیتشان در کار شود، لازم است که به مسئولیت اجتماعی توجه لازم را داشته باشند .بنابرین مسئولیت اجتماعی سازمانها عامل اساسی، بقای هر سازمان است.(رویایی،مهردوست،۸۸)
در سالهای پایانی قرن بیستم میلادی و در آستانه ورود به قرن بیست و یکم، ورشکستگی شرکتهای عظیم نظیر انرون، وردکام، آدلفی، سیسکو، لیوسنت و زیراکس، سیستم گزارشگری مالی را با بحران مواجه کرد. ورشکستگی چنین شرکتهایی باعث نشانه رفتن انگشت اتهام به سوی حسابداری و گزارشگری مالی شد، به طوری که در موارد متعدد از این وقایع به عنوان رسوایی حسابداری یاد شد. اما این خاتمه کار نبود، بلکه سیستم گزارشگری مالی به دلیل خدشهدارشدن اعتبار آن، همواره در جلب اعتماد عمومی با بحران هایی مواجه شد (بولو، ۱۳۸۶). افزایش شمار تقلبها که با ورشکستگی شرکتهای بزرگ درهم آمیخته بود، نگرانی هایی را درباره کیفیت گزارشهای مالی به همراه داشت. حرفه حسابداری و حسابرسی در راستای چارهجویی در این خصوص به تدبیر راهکارهای همت گمارد. تغییر رویکرد تدوین استانداردهای حسابداری از استانداردهای مبتنی بر قواعد به استانداردهای مبتنی بر اصول، تأکید بر استقلال حسابرسان و حاکمیت شرکتی برای حمایت از منافع سهامداران جزء و تنظیم مقررات انتظامی حرفه حسابداری و حسابرسی از جمله تدابیر اتخاذشده برای جلب اعتماد عمومی بود. از سوی دیگر، صاحبنظران و اندیشمندان دانشگاهی نیز به سهم خود، سمت و سوی تحقیقات تجربی را به کیفیت گزارشگری مالی و اثرات آن بر بازار سرمایه سوق دادند تا بلکه بتوانند در این خصوص نقش مفیدی را ایفا نمایند. در حال حاضر در ارتباط با کیفیت گزارشهای مالی و اندازه گیری آن و نیز تأثیر دستورالعملها و استانداردهای حسابداری بر کیفیت گزارشگری مالی تحقیقاتی در حال انجام است. بسیاری از این تحقیقات، کیفیت گزارشگری مالی شرکتها را با دیدگاه رویکرد رویدادی، صرفاً به استانداردها و رهنمودهای حسابداری و گزارشگری مالی نسبت داده و درصدد تبیین کیفیت گزارشگری مالی از منظر دستورالعملهای بیرونی ناظر بر آن برآمدهاند. اما با وجود مکانیزههای نظارتی یکسان برای گزارشگری مالی شرکتها، به نظر میرسد کیفیت گزارشگری مالی آن ها یکسان نیست و این امر بیانگر آن است که احتمالاً عوامل دیگری وجود دارد که باعث ایجاد تفاوت در کیفیت گزارشگری مالی شرکتها میگردد.