–+VII—VIII
۱-۴-۲: سروتایپ های هموفیلوس آنفلونزا:
در سال ۱۹۳۰ دو گروه اصلی برای هموفیلوس آنفلونزا در نظر گرفته شد:
- سویه های کپسول دار(encapsulate)
- سویه های بدون کپسول (unencapsulate)
سویه های کپسول دار بر اساس آنتی ژن کپسولی متمایز خود دسته بندی شدند. تا کنون شش سروتایپ کپسول دار از هموفیلوس آنفلونزا به رسمیت شناخته شده و به نام های a,b,c,d,e,f نام گذاری شده اند(۶۲).
تنوع ژنتیکی در میان سویه های بدون کپسول بسیار بیشتر است .سویه های بدون کپسول ، nontypeable (NTHi) نامیده می شوند. زیرا قابل تیپ بندی بر اساس کپسول نیستند.
۱-۴-۳: دیگر سیستم های دسته بندی:
سویه های کپسول دار همان طور که شرح داده شد بر اساس تفاوت در ساختار پلی ساکارید کپسولی به ۶ زیرگروه تقسیم می شوند. سیستم های دیگر دسته بندی به سویه های بدون کپسول هموفیلوس آنفلونزا می پردازد که شامل: بیوتایپینگ، تفاوت بر اساس وزن مولکولی پروتئین غشاء بیرونی (نا همگنی آنتی ژنی)، دسته بندی بر اساس ناهمگنی آنتی ژنی لیپواولیگوساکاریدی(LOS) ، دسته بندی بر اساس تفاوت های ژنتیکی با بهره گرفتن از الکتروفورز، دسته بندی بر اساس روش RFLP و دسته بندی با بهره گرفتن از PCR می باشد(۶۱).
۱-۵: خصوصیات پاتوژنیک
۱-۵-۱: آنتی ژن کپسولی
سویه های کپسول دار هموفیلوس آنفلونزا دار بر اساس پلی ساکارید گروه های سرولوژیکی هموفیلوس آنفلونزا به ۶ سروتیپ a,b,c,d,e,f تقسیم می شوند(۱۸). در شکل (۱-۳) ساختار کپسول سروتایپها نشان داده شده اند.
شکل ۱-۳: ساختار پلی ساکارید های کپسولی هموفیلوس آنفلونزا (تیپ های a-f)
آنتی ژن کپسولی پلی ساکارید در واقع پلیمری است که از دی ریبوزفسفات که به آن پلی ریبو فسفات (PRP) می گویند (۱۸). مطالعات بعدی ریبیتول را به عنوان یک ترکیب سازنده اضافی بر این ساختار تشخیص داد و همچنین ساختاری را برای این پلی ساکارید پیشنهاد کرد که بر پایه ترکیبی اکی مولار از ریبوز، ریبیتول و فسفات می باشد(۲۲).
به نظر می رسد که پلی ساکارید کپسولی (CP) این ارگانیسم، اساسی ترین شاخص بیماری زایی در عفونت های سیستمیکی می باشد که توسط هموفیلوس آنفلونزا تیپ b به وجود می آیند(۱۲).
کپسول دارای خاصیت ناپایداری و بی ثباتی است به این معنا که کشت های متوالی[۶] ممکن است باعث از دست رفتن کپسول، پیدایش رشد ضعیف و اشکال پلئومورفیک یا چند شکلی شوند. موتانتهای فاقد کپسول[۷] که دارای کلنی های با ظاهر خشن می باشند، مواد کپسولی را تولید کرده اما آن را به سطح خارجی باکتری انتفال نمی دهند(۱۸). در ۵/۰ – ۱% از سوش های سیروتایپ b به صورت خود به خودی بیان کپسول خود را از دست می دهد. ولی در سیروتایپ های غیر از b از دست دادن کپسول تا کنون گزارش نشده است (۳۴)
تیپ هموفیلوس آنفلونزای کپسول دار را می توان به کمک آنتی سرم های اختصاصی از طریق آزمایشات تورم کپسولی تعیین نمود. این آزمون، مشابه کوالانگ در پنوموکوکها می باشد. به وسیله روش ایمنوفلورسانس نیز می توان بطور مشابهی تیپ باکتری را تعیین نمود. اغلب هموفیلوس آنفلونزاهای فلور طبیعی مجاری تنفسی فوقانی، فاقد کپسول هستند(۲). کپسول در غیاب آنتی بادی ضد کپسولی فاکتور عمده ویرولانس محسوب می شود(۸).
۱-۵-۲: فاکتورهای ویرولانس و آنتی ژن های دیگر:
در ساختمان آنتی ژن سوماتیک هموفیلوس آنفلونزا حداقل دو پروتئین وجود دارد. ماده P که قسمت اعظم وزن باکتری را تشکیل می دهد و ماده M که آنتی ژن سطحی ناپایدار می باشد.
از کشت مایع این باکتری، معمولا اندوتوکسین لیپوپلی ساکاریدی خاصی به دست می آید که ماهیت آنتی ژنی آن مشابه نایسریا می باشد(۹). از دیگر فاکتورهای ویرولانس این ارگانیسم بعد از کپسول، می توان IgA پروتئاز، پروتئین های غشاء خارجی (OMP) ، لیپوالیگوساکارید (LOS) و پروتئین های ادهسین[۸] یا چسبندگی را نام برد(۱۸).
۱-۵-۳: عوامل تشکیل کلنی و ویرولانس
اولین مرحله در بیماری زایی کلونیزه شدن باکتری در قسمت های فوقانی دستگاه تنفس است. در این پروسه، برای اینگه هموفیلوس آنفلونزا بتواند ایجاد عفونت های سیستمیک کند،باید چسبندگی به سطوح مخاطی دستگاه تنفسی را به دست آورد، سپس از میان سلولهای اپیتلیال و اندوتلیال گذشته، پس از نفوذ به خون در بافتهای دیگر مستقر شده و در اندام هدف صدمه به سلولها را ایجاد کند.
پیلی: چسبندگی به وسیله پیلی در بسیاری از سویه ها تسهیل می شود. اگرچه این ساختارها ممکن است تنها عامل چسبندگی نباشند، زیرا در برخی سویه های فاقد پیلی قدرت چسبندگی به سلولهای اپیتلیال مسیر هوایی وجود دارد(۶۰). به دنبال تشکیل کلنی ممکن است تغییر در فنوتیپ پیلی دار به نوع فاقد پیلی رخ دهد که رویداد مهمی محسوب می شود، زیرا در ظهور بعدی بیماری واریانت های بدون پیلی توانایی بهتری در حمله به اپیتلیوم دارا هستند(۲۷،۴۴).
|