- بررسی ضرورت اضافه شدن مواد جدید به قانون فرزندخواندگی
فلسفه و هدف از تدوین همه قوانین در رابطه با کودکان در دنیا این بود که حقوق کودک براساس چارچوبهایی که مطابق کنوانسیون حقوق کودک است حفظ شود. منظور از حقوق کودک همان مصالح عالیه کودک، منافع مالی و مادی و منافع معنوی کودک است. یعنی هنگام تدوین قوانین و هرگونه اقدامیابتدا منافع کودک مد نظر قرار گیرد.قانون خوب قانونی است که جامعیت و شمولیت داشته باشد. در واقع قانون برای آینده نوشته میشود. قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست مسیری طولانی را طی کرده بود. سازمان بهزیستی با این استدلال که «قانون حمایت از کودکان بیسرپرست مصوب ۱۳۵۳» برای مدتها پیش است و با شرایط امروز سازگار نیست، در پی تدوین قانونی جدید برای ارائه به مجلس بود و بالاخره دولت در اسفند ۱۳۸۷ لایحه حمایت از کودکان بیسرپرست را به مجلس ارائه کرد.و مواد این قانون را از 17 ماده به 37 ماده افزایش داد. طراحان این لایحه مدعی بودند که با تصویب قانون جدید، نهاد فرزندخواندگی متحول خواهد شد. آنان بر این باور بودند که با قانون جدید، تعداد کودکانی که امکان واگذاری سرپرستی آنها وجود دارد، افزایش مییابد؛ دختران مجرد میتوانند سرپرستی کودکی را بر عهده بگیرند؛ و مهمتر این که امکان واگذاری سرپرستی کودکان بدسرپرست را نیز فراهم میکرد.
از موارد اصلاح شده میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-
- سن فرزندخواندگی در قانون قدیم فرزندخواندگی از 12 سال به 16 سال افزایش مییابد که با توجه به تغییر عنوان قانون، نوجوانان نیز علاوه بر کودکان مشمول این قانون واقع میشوند.
- در قانون قبلی کودکانی قابل واگذاری از سوی بهزیستی بودند که 3 سال از سرپرستی آنها در بهزیستی گذشته باشد. این زمان در قانون جدید به 2 سال کاهش مییابد؛ زیرا هر سال که میگذرد شانس فرزندخواندگی یک کودک با افزایش سن کاهش مییابد چون اکثر والدین، متقاضی و خواستار داشتن کودکان خردسالتر هستند.
- در قانون سال1353، فرزندخوانده فقط به والدینی داده میشود که حداقل 5 سال از ازدواج آنها گذشته باشد و صاحب فرزند نشده باشند، اما در قانون جدید باز هم اولویت اول با این گروه است، اما در اولویت دوم خانوادههایی که یک فرزند داشته باشند و به عللی دیگر صاحب فرزند نمیشوند قرار میگیرند. در قانون جدید فرزندخواندگی گروه سومیکه در اولویت بعدی دریافت فرزندخوانده هستند، زنان و دختران مجردیاند که از موقعیت و جایگاه مطلوب اقتصادی و اجتماعی برخوردارند، اما به هر علت ازدواج نکردهاند. در این مورد شناسنامه کودک به نام فامیل مادر برای کودک صادر میشود.
- براساس قانون مصوب سال 1353 تنها کودکی که فاقد پدر و مادر و جد پدری باشد یا 3 سال در مراکز بهزیستی نگهداری شده و والدین وی مراجعه نکرده باشند، میتواند به فرزندخواندگی سپرده شود؛ اما قانون اصلاحیه قانون حمایت از کودکان بیسرپرست، کودکانی را که والدین آنها صلاحیت نگهداری از فرزند را ندارند یا کودکی که جد پدری یا مادری آنها توانایی، علاقه و امکانات نگهداری از وی را ندارد نیز مشمول فرزندخواندگی قرار داده است و در عنوان این قانون اشاره شده قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست.
- در قالب کلی قانون فرزندخواندگی، پیش از اصلاح قانونی که 38 سال از اجرای آن میگذشت و مواد قانونی به روزشدهای نداشت، افرادی که اقدام به سرپرستی یکی از کودکان بهزیستی میکردند، با شرایط و مقررات پیچیدهای روبرو بودند که گاهی اوقات آنها را از انجام این کار باز میداشت. قانون جدید راهی برای تسهیل مقررات سرپرستی کودکان است که به دنبال اجرای آن، پیامدهای مطلوبی مانند کاهش تعداد کودکان در مراکز بهزیستی و همچنین کاهش بزهکاری خواهد داشت.
- محوریترین مسئله در قانون جدید این است که بهزیستی بتواند سرپرستی کودکان را به نیابت خود از دفتر مقام معظم رهبری به افراد متولی واگذار کند، که موجب سرعت مراحل اداری برای و به سرانجام رساندن موضوع کمک کرده و والدین بیشتری را تشویق به این امر کند.
- در قانون 1353 یکی از شریط والدین سرپرست اقامت در ایران بود که در قانون جدید فرزندخواندگی جدید این شرط مرتفع شده است.
- در قانون جدید ذیل ماده 14 و 15 به تفصیل تأمین آتیه کودک لحاظ شده و برخی موانعی که اختصار ماده 5 پیش روی خانوادها میگذاشت را مرتفع نمود؛ مثلاً در ماده 14 اشاره شده است در جای که دادگاه تشخیص دهد که تضمین عینی از درخواستکنندهها ممکن یا مصلحت نیست و سرپرستی کودک یا نوجوان ضرورت داشته، دستور اخذ تعهد کتبی به تملک بخشی از اموال یا حقوق در آینده را صادر میکند.