برائت
تعریف برائت: خالی بودن ذمه شخصی معین از تعهد را گویند خواه اساساً ذمهی شخص در مقابل شخص معین دیگر از اول مشغول شود یا فارغ الزمه شود. در مادهی 289 ق. م. ا ابراء را چنین تعریف میکند. ابراء عبارت است از اینکه دائن از حق خود به اختیار صرف نظر کند. ابراء عملی حقوقی تبعی است و لذا اگر بعد از سقوط دین یا پیش از تحقق دین واقع شود بدون موضوع و بی اثر است. همان طور که قبلاً گفته شد نظر مشهور فقهای امامیه اجازهی بیمار اجازهی معالجه است نه اتلاف و اجازه تنها رافع مسئولیت کیفری است.
هر نوع عمل جراحی یا طبی مشروع باید با رضایت بیمار باشد و برای رفع مسئولیت مدنی باید برائت از بیمار گرفته شود.
شرط برائت یعنی معاف شدن از ضمان ناشی از احتمال خطر باعث میشود تا پزشک از اثبات احتیاط به وسیلهی خود او و انتساب خطر به عامل خارجی معاف گردد.
با وجود چنین شرطی بیمار یا بازماندگان باید تقصیر پزشک را مطابق قواعد عمومی ثابت کنند.
زیرا کاربرد برائت اخذ شده صرفاً در حالت عدم تقصییر پزشک است. همچنانکه ماده 495 ق.م.ا. مصوب 1392 بیان میدارد: برائت در صورتی مؤثر است که پزشک در اعمال خود مرتکب تقصییر عمدی یا در حکم آن نشده باشد و هیچ شرطی برای پزشک این مصونیت را ایجاد نمیکند که مسئول تقصیرهای آشکار خود نباشد.
درمورد طبابتهای کنونی که به شکل نسخه نویسی انجام شده و مریض داروهای نجویز شده توسط پزشک را مصرف میکند را نیز مشمول همین قواعد است و در تحریرالوسیله آمده است در این قبیل طبابتها برعکس اعمال جراحی تلف به صورت به المباشره به پزشک نیست اما در این قبیل موارد هم پزشک از باب سبب یا حتی از باب غرور ضامن است.
لازم به ذکر است که گفته شده در مواقع اورژانسی که به مفهوم فوریت در زمانی که بیمار نتواند طرف مشاوره قرار بگیرد مرجع تشخیص فوریت وظیفه پرسنل بهداشتی میباشد. قسمت آخر ماده 495 قانون اخیرالذکر بیان میدارد:«… چنانچه اخذ برائت از مریض به دلیل نابالغ یا مجنون بودن اومعتبر نباشد و یا تحصیل برائت از او به دلیل بیهوشی و مانند آن ممکن نگردد، برائت از ولی بیمار تحصیل میشودو در تبصرهی دو همین ماده ولی بیمار را ولی خاص مانند پدر و ولی عام را مقام رهبری میداند که در موقع فقدان دسترسی به ولی خاص این اذن عام (ولی عام) به دادستان منطقه انتقال مییابد.یعنی دادستان محل ولی عام مریض خواهد بود. به این شکل که ریس قوه قضاییهبا استیذان از مقام رهبری این اختیار را به دادستانهای مربوطه تفویض میکند. تبصره 2:«ولی بیمار اعم از ولی خاص استمانند پدر و ولی عام که مقام رهبری است. در موارد فوق یا عدم دسترسی به ولی خاص، ریس قوه قضاییه با استیذان از مقام رهبری و تفویض اختیار به دادستانهای مربوطه به اعطای برائت به طبیب اقدام می کند.»
2-9- هدف مسئولیت مدنی
از منظر فلسفی، هر علمی هدفی را دنبال میکند. علم حقوق نیز مانند هم علوم اجتماعی دارای هدف خاصی است که آن را از سایر علوم، جدا میسازد. (کاتوزیان، 1373، 28) امروزه نه تنها علم حقوق، بلکه هر گرایشی از آن، دارای هدف و موضوع خاصی است، به عنوان مثال، هدف حقوق جزا جداست. در زیر شاخه حقوق خصوصی ، حقوق «مسئولیت مدنی» به معنای عام نیز، هدفی دارد و آن «جبران خسارت» است. همچنین هر شعبهای از مسئولیت مدنی «قراردادی و قهری» نیز دارای هدف خاص خود است.و در مسئولیت قراردادی گفته شده است، با انعقاد عقد، طرفین با یکدیگر رابطه حقوقی پیدا کرده و ملزم به انجام آن خواهند شد. طرفین، خواهان آن هستند که آثار حقوقی بر آن بار شود و انتظار طرفین، تحصیل آثار عقد است. مقنن نیز تا حد امکان قواعدی را برای حفظ قراردادی تا رسیدن به سر منزل مقصود ایجاد نموده و غیر از اجبار به انجام تعهد که پذیرفته شده است، خسارت حاصله از عدم اجرای تعهدات را نیز مد نظر قرار داده است. بنابراین مسئولیت قراردادی، ضمانت اجرای مقنن برای اجرای صحیح و احترام به حاکمیت اراده است. به عبارت دیگر، هدف مسئولیت قراردادی، حمایت از انتظارات طرفین از قرارداد است، یعنی انتظار اجرای قرارداد، زیرا چنانچه «متعهد» بداند که در صورت نقض عهد میباید خسارت طرف قرارداد را جبران نماید، پایبندی بیشتر به قرارداد خواهد داشت و حتی الامکان سعی در اجرای آن خواهد نمود. (تقی زاده و هاشمی 1291، 15).
در جبران خسارت نیز باید به این نکته توجه کنیم که در جبران خسارت قراردادی باید « متعهد له» را در همان وضعی قرار دهیم که اگر قراردا اجرا میشد، در آن وضع قرار میگرفت. هدف دیگر نیز برای مسئولیت قراردادی بر شمرده است: «هدف قراردادی افزایش در آمد و توسعه اقتصادی طرفین است، اموال طرفین با قرارداد توسعه مییابد و مسئولیت قراردادی در جایی پیش میآید که فرد نتوانسته موقعیت طرف مقابل را بهتر کند. بنابراین هدف از مسئولیت قراردادی، حفظ، صیانت و پیشرفت و افزایش اموال طرفین و در نهایت توسعه اقتصادی کشور است »، در مسئولیت قهری باید گفت باید گفت یکی از وظایف مهم دولتها، ایجاد نظم در جامعه است. از طرفی انسانها دارای امیال و منافع متفاوتی هستند و خواهان اعمال سلیقههای شخصی خود هستند؛ بنابراین باید مقداری از آزادی انسانها محدود گردد در میان روابط مردم با یکدیگر، روابط مربوط به حقوقی تمامیت جسمی و مالی بیشتر با نظم عمومی ارتباط داشته و حمایت از آن در قوانین مورد تصریح و تاکید قرار گرفته است. برای تامین نظم عمومی و جلوگیری از اضرار به افراد، باید ضمانت اجرایی وجود داشته باشد تا آزادی شهروندان تضمین و حدود و ثغور آن تنظیم گردد. بنابراین هدف در مسئولیت قهری جبران خسارت ناشی از به هم خوردن نظم موجود و به عبارت دیگر هدف، حمایت از وضع موجود و اعاده به وضع به قبل از تحقق ضرر است. در واقع، مسئولیت خارج از قرارداد با «اعاده وضع به سابق»، سعی در جبران خسارت دارد. (تقی زاده و هاشمی 1391، 16).